موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923A review of anaplasmosis and the prevalence of Anaplasma marginale in cattle in Iran and the worldمروری بر آناپلاسموزیس و وضعیت شیوع آناپلاسما مارجیناله در گاوهای ایران و جهان21510988210.22092/vj.2017.109882FAوحید نعمانبخش تحقیقات دامپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، ایران0000-0002-3002-2417Journal Article20160904Anaplasmosis is a tick-borne disease caused by the Anaplasma spp.. A. marginale is the most important species of vererinary in the family Anaplasmataceae. The disease is the most prevalent of bovine hemoparasite infections and is endemic in tropical, subtropical and certain temperate areas of the world. Invasion and multiplication of A. marginale in erythrocytes of cattle may result in anemia, weight loss, abortion, and sometimes death during acute infections. A. marginale is transmitted biologically by ticks and mechanically by blood-contaminated mouthparts of biting flies or fomites. Transplacental transmission of A. marginale may contribute to the epidemiology of bovine anaplasmosis in some regions. According to the recent studies in Iran, approximately a quarter of the examined cattle have been positive for A. marginale. In spite of the global importance, in Iran the disease is still often overlooked in diagnosis and treatment. There is little surveillance information about this disease in Iran due to poor recognition and report. This paper reviews the literature on anaplasmosis with special attention to the prevalence of the disease in Iran and the world to help veterinarians differentiate, diagnose, and treat this disease.آناپلاسموزیس بیماری است که از طریق کنه منتقل میشود و عامل مسبب آن گونههای مختلف آناپلاسما میباشند. آناپلاسما مارجیناله با اهمیتترین گونه از نظر دامپزشکی در خانواده آناپلاسماتاسهآ میباشد. بیماری از شایعترین انگلهای خونی گاو است و در مناطق گرمسیری، نیمه گرمسیری و اغلب مناطق معتدل جهان همهگیر میباشد. تهاجم و تکثیر آناپلاسما مارجیناله در گلبولهای قرمز گاو باعث کم خونی، از دست دادن وزن و سقط و در فرم حاد در برخی موارد باعث مرگ حیوان میشود. آناپلاسما مارجیناله بصورت بیولوژیکی از طریق کنه و با انتقال خون آلوده توسط گزش مگسهای خونخوار یا وسایل آلوده بصورت مکانیکی منتقل میشود. در برخی از مناطق انتقال آناپلاسما مارجیناله از طریق جفت نیز به اپیدمیولوژی آناپلاسموزیس گاوی کمک میکند. بر اساس مطالعات اخیر انجام شده در ایران در حدود یک چهارم گاوهای مورد مطالعه از نظر آناپلاسما مارجیناله مثبت ارزیابی شدهاند. علیرغم اهمیت جهانی، در ایران هنوز در تشخیص و درمان، این بیماری نادیده گرفته میشود. بعلت ضعف در تشخیص و گزارش بیماری، اطلاعات پایشی در خصوص این بیماری در ایران محدود میباشد. این مقاله با توجه خاص به شیوع بیماری در ایران و جهان، مطالب علمی در خصوص آناپلاسموزیس را مرور کرده است تا به دامپزشکان در تفریق، تشخیص و درمان بیماری کمک نماید.https://vj.areeo.ac.ir/article_109882_1774675dda72eb61d5e6cd3d2509dda4.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Molecular Identification of Mycobacterium tuberculosis Complex by RD-Typing and PCR-RFLP Methodتعیین هویت مولکولی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس در بیماران استان فارس به وسیله تکنیک های RD Typing و PCR-RFLP162510988610.22092/vj.2017.109886FAنوش آفرین ترابیگروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایراننادر مصوریآزمایشگاه رفرانس مایکوباکتریوم بیماریزای دام،
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی،
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانراضیه نظریگروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایرانJournal Article20160817Tuberculosis is still considered as one of the most important zoonotic diseases and the cause of infectious death and human casualties. The main purpose of this study was to set up and diagnose Mycobacterium tuberculosis complex isolates in patients of FARS, Shiraz using the Regions of Difference (RD) typing and RFLP techniques. The genomes of 50 isolates were extracted by boiling method. To determine the genus of the isolates, PCR technique based on 16 s rRNA was used. IS6110 PCR and RD typing were used for the detection of Mycobacterium tuberculosis complex. Finally, the PCR-RFLP method was used as a comparing method for comparative evaluation of RD typing to identify mycobacteria. Amplification of 543 bp bands in 16s rRNA PCR showed that all studied isolates belonged to the genus Mycobacterium. In IS6110 gene PCR, it was shown that all isolates were Mycobacterium tuberculosis complex due to the amplification of 245 bp bands. In RD typing the identification was based on RD1, RD4, RD9 and RD12. The comparative method of PCR-RFLP on pseudo gene oxyR showed that all isolates were Mycobacterium tuberculosis. Using RD-typing, it was found that all isolates achieved from Shiraz were Mycobacterium tuberculosis. The absence of Mycobacterium bovis isolates represents good hygiene and consumption of pasteurized milk in this city. The results of this study also reflect the ability of RD typing technique in differentiation of mycobacteria.بیماری سل، بیماری زئونوزی است که به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای تهدید کننده انسان و دومین عامل عفونی در انسان میباشد. تمایز گونههای مختلف کمپلکس مایکوباکتریوم توبرکلوزیس به روشهای معمول زمان برو از طرفی، تشخیص دقیق جهت درمان به موقع بیماران، نقش حیاتی را ایفا مینماید. لذا هدف از این مطالعه، شناسایی جنس مایکوباکتریوم و تعیین هویت مولکولی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس در بیماران استان فارس به وسیله تکنیکهای RD typing و PCR-RFLP بود. ژنوم 50 جدایه با استفاده از روش جوشاندن استخراج گردید. برای تعیین جنس این جدایهها از تکنیک PCR بر اساس قطعه 16S rRNA استفاده گردید. تکنیک PCR IS6110 و تکنیکRD typing نیز به ترتیب برای شناسایی و تعیین هویت باکتری مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، با استفاده از تکنیکهای RD typing و PCR-RFLP بر روی ژن oxyR جهت تعیین هویت مایکوباکتریوم/تعیین گونه مایکوباکتریوم انجام شد. تمامی جدایهها با استفاده از تکنیک PCR برای16S rRNA باند 543 جفت باز را نمایش دادند و با استفاده ازPCR برایIS6110، باند 245 جفت باز را نمایش دادند که مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس را اثبات کردند. در تعیین هویتRD typing،RD1، RD4، RD9 و RD12 به ترتیب باندهای 146،172،235و 365 شناسایی شدندکه مشخص شد تمامی جدایههای مورد مطالعه گونه توبرکلوزیس میباشند. با استفاده از تکنیک PCR-RFLP روی ژن کاذب oxyR هویت مولکولی RD typing تایید شد. نتایج در این مطالعه نیز نشاندهنده قدرت تکنیک RD typing درتمایز بین مایکوباکتریومها میباشد و مشخص گردید تمام جدایههای ارسالی از شیراز، مایکوباکتریوم توبرکلوزیس هستند و مایکوباکتریوم بویس مشاهده نشد. عدم وجود گونه بویس در جدایههای ارسالی از شهر شیراز، نشاندهنده بهداشت مناسب شیر پاستوریزه در این شهر میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109886_693458984a33f2f83227a745221dabba.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Stability Study of Rev1 Reduced dose Brucellosis Vaccine Produced by Razi Institute in Iranمطالعه پایداری واکسن بروسلوز سویه Rev.1 با دز کاهیده تولید شده در موسسه رازی263310988110.22092/vj.2017.109881FAسجاد دوستداریبخش کنترل کیفی واکسنهای باکتریایی موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانسید ابراهیم حسن نیابخش کنترل کیفی واکسنهای باکتریایی موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانابوالفضل خفریبخش کنترل کیفی واکسنهای باکتریایی موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانآناهیتا عمادیبخش کنترل کیفی واکسنهای باکتریایی موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانرامین باقرنژادبخش تولید واکسن بروسلوز موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانسعید عالمیانبخش تولید واکسن بروسلوز موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانشیرین دخت باقریبخش کنترل کیفی و فیزیکوشیمیایی موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20160830Stability study of biological products plays an important role for determination of product changes in maintenance period and ensuring of safety and efficacy of vaccines. In this study longterm stability reduced-dose Rev.1 strain brucellosis vaccin that manufactured by Razi vaccine and serum research institute was evaluated. Sampling was conducted in accordance with references OIE 2015, and the samples after storage at 8-2 ° C and packaging conditions for 11 months, according to the vaccine package insert an interval of one month was tested for stability Real time. In this study, all tests quality control and physicochemical tests for evaluate the stability the vaccine for every 3 batches to 11 months after production was performed.For analyzing information from median, mean, variance, correlation and linear regression were used. The results of the study showed that all batches of studied, stable for 10 months in accordance with the requirements OIE 2015. If the conditions that all the requirements related to the preservation of vaccine including cold chain conditions should be observed. The vaccine can be stable for 10 months. Therefore, in accordance with the requirements OIE 2015, BP 2015 the expiration date of the vaccine can be increased from 4 months to 7 months.مطالعات پایداری فرآوردههای بیولوژیک نقش مهمی در تعیین تغییرات فرآورده در طول مدت زمان نگهداری و همچنین اطمینان از بیضرری و اثر بخشی واکسنها دارد. در این پژوهش پایداری طولانی مدت واکسن بروسلوز سویه Rev.1 با دز کاهیده تولید شده در موسسه رازی مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری طبق رفرانس 201۵ OIE بصورت تصادفی انجام شد، نمونهها پس از نگهداری در دمای 8-2 درجه سانتیگراد و شرایط بستهبندی طبق بروشور واکسن به مدت 11 ماه، به فاصله زمانی یک ماه برای پایداری Real time مورد آزمایش قرار گرفت. در این مطالعه تمامی آزمایشهای کنترل کیفی و آزمایشهای فیزیکوشیمیایی برای بررسی پایداری Real time این واکسن برای هر 3 بچ متوالی تا 11 ماه پس از تولید انجام شد، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از میانه، میانگین، واریانس، همبستگی و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که کلیه بچهای مورد مطالعه، پایداری را به مدت10 ماه منطبق با الزامات (OIE2015) دارا میباشند. اگر در شرایطی که تمامی الزامات مربوط به نگهداری واکسن از جمله شرایط زنجیره سرد رعایت شود این واکسن میتواند تا مدت 10 ماه پایداری داشته باشد. لذا طبق الزامات 201۵، OIE 2015 BP تاریخ انقضاء این واکسن را از4 ماه به 7 ماه میتوان افزایش داد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109881_077da4c6ad6b828697bddf7ae66bd00a.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Study of structural variations and phylogeny of DQA from MHC class II in cattleبررسی تغییرات ساختاری و فیلوژنتیک ناحیه DQA ازMHC کلاس II گاو344210986410.22092/vj.2017.109864FAمحمد مهدی رنجبراستادیار بخش تحقیق و تشخیص بیماری های باکتریائی طیور،
مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.سعید عطائی کچوئیاستادیار بخش تحقیق و تشخیص بیماری های باکتریائی طیور، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.محمدحسن متدیناستادیار بخش تحقیق و تولید سرمهای درمانی،
مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران ایران.Journal Article20160618BoLA-DQA protein is a highly polymorphic region in MHC class II and plays a key role in immune responses, resistance and susceptibility to infectious diseases, vaccination and production factors. Compared with other species, there are little data on molecular characteristics, structure, phylogeny and evolution of BoLA-DQA. In the present study, some aspects of these subjects and propose practical points based on findings about variations, structure and phylogeny of this locus in cattle was studies. Protein sequences of BoLA-DQA alleles were retrieved from databases. Variation was evaluated by Shannon entropy plot based on alignment of sequences with ClustalW2 algorithm, and Highly Variable Regions (HVRs) were analyzed. Then, tertiary structure of protein by homology modeling approach under certain circumstances, energy minimization and model validation were achieved. Finally, phylogeny, allelic grouping and estimation of evolutionary divergence were done using Maximum Likelihood method. For heuristic search of initial tree, Neighbor-Joining and BioNJ were used for pairwise distance matrix by JTT model and then, Logs with better Likelihood were appointed. Seven HVRs and some semi-variable regions in variation analysis were obtained. The highest variable region was amino acids 90-93. These HVRs were seen in all substructures after homology modeling of BoLA-DQA protein (with 97.5 validity). Besides, alleles were grouped into five clusters by phylogenetic analysis. Evolutionary analysis of tree showed that more ancient alleles were *2103 and *2602, and probable newer alleles were *1204, *0302 and *2207. Present study helps in designing effective vaccines against infectious diseases and animal breeding in easy prediction of production factors in cattle.پروتئین BoLA-DQA، ناحیهای با چندشکلی بسیار بالا در کلاس MHC-II است که نقش مهمی در پاسخهای ایمنی، حساسیت و مقاومت به بیماریها، واکسیناسیون و فاکتورهای تولیدی ایفا میکند. در این مقاله جنبههای تغییرپذیری ساختاری و فیلوژنتیک لوکوسBoLA-DQA شناسایی شد. توالی پروتئینی آللهای BoLA-DQA از پایگاه دادهها استخراج گردید. پلات تغییرپذیری برای 60 آلل با استفاده از روش آنتروپی پلات شانون از روی همردیفی توالی با الگوریتم ClustalW2 ترسیم و نواحی بسیار متغیر (HVRs) بررسی شد. سپس با همولوژی مدلینگ تحت تدابیر ویژه ساختارسوم پروتئین بهدست آمده، بهینهسازی انرژی و اعتبار سنجی مدل انجام شد. نهایتا فیلوژنی، گروهبندی آللی و تخمین واگرایی تکاملی با استفاده از روش حداکثر درستنمائی انجام گرفت.جهت جستجوی مکاشفهای درخت اولیه، الگوریتمهای Neighbor-Joining و BioNJ برای ماتریکس فاصله جفتی با مدل JTT به کار برده شد. هفت ناحیهHVR و تعدادی نواحی نیمه متغیر در آنالیز تغییرپذیری به دست آمد که متغیرترین، ناحیه آمینواسیدی 93-90 بود. این HVR ها در همه تحت ساختارها پس از همولوژی مدلینگ پروتئین BoLA-DQA (با اعتبار5/97) قابل مشاهده بود. همچنین در آنالیز فیلوژنی، آللها در پنج خوشه گروهبندی گردید. ارزیابی تکاملی درخت نشان داد که ردههای آللی قدیمیتر2103* و 2602* و جدیدتر احتمالا آلل 1204*، 0302* و 2207* میباشند. دستاوردهای مطالعه حاضر میتواند امر طراحی واکسن علیه بیماریهای عفونی را تسهیل و از طریق پیش بینی فاکتورهای تولید بالا در گاو باعث تسهیل انتخاب شود.https://vj.areeo.ac.ir/article_109864_592db47832dbf6a8e0cb7e4245c3510b.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Study on Effects of Aloe vera littoralis Aqueous Extract on Biochemical Properties and Cellular Structure of ESBL E. coli by Transmission Electron Microscopyبررسی اثرعصاره آبی آلوئهورا لیتورالیس بر روی خواص بیوشیمیایی و ساختار سلولی اشرشیا کلی مقاوم به دارو (ESBL) با کمک میکروسکوپ الکترونی435210986510.22092/vj.2017.109865FAسمیرا تاج دولتیدانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایرانمحمد ارجمندزادگانمرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گروه میکروبشناسی ایمنی شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک ، ایرانJournal Article20160614Due to inappropriate use of antibiotics, the bacterial species have become resistant to antimicrobial medicines and treatments to health problems. Medicinal plants and derivatives are a good source for treatment and are effective against drug resistance. In this study, the effect of Aloe vera on biochemical properties and cell structure of drug-resistant E. coli was studied by electron microscopy. Aloe vera aqueous extract was produced by distillation method and the minimum growth inhibitory concentration (MIC) was determined by diffusion disk method and dilution microplate for drug-resistant E. coli. The effect of extract on biochemical properties of bacterial cultures was analyzed using blood agar, eosin methylene blue (EMB), biochemical tests IMVIC, citrate test, SIM test and urease test. The possible change in cell structure compared with control, was assessed in consecutive extract concentrations using scanning optical microscopy, and the first concentration altering the structure was determined. At this concentration, the exact structure of drug-resistant and sensitive<br />E. coli strains was studied using TEM, negative staining and section methods. Kirby-Bauer method results demonstrated that drug-resistant E. coli (ESBL) was resistant to the studied antibiotics. MIC of 4 mg of drug-resistant E. coli was determined. At this concentration, up to 30 minutes of combination of extract and bacteria, the results of all biochemical tests were unchanged. After this time, tests of citrate, indole, mobility and OF were negative and TSI was without gas production and alk/alk. Optical microscopy results showed that the extract can destroy, reduce size and assembly of bacteria, induce to form cocobacilli and change the staining. Comparison of stained-resistant isolates and negative control samples in electron microscopy indicated the visibility of the bacterial assembly and asymmetric divisions from the cell pole. The results of two different morphology in cross-section of Escherichia showed an ordinary and dull form that is larger and has a thickness of 2.3nm.. The aqueous extract prepared from the plant Aloe vera, had an equivalent effect to or a better effect than the commonly used antibiotics on bacteria isolated from patients with infectious matters. Therefore, appropriate drugs made of plants may be used to treat resistant infections..گیاهان دارویی و مشتقات حاصل از آنها جهت مقابله با مقاومت دارویی بهخوبی مورد استفاده قرار گرفتهاند. در این تحقیق خواص بیوشیمیایی و ساختار سلولی اشرشیا کلی مقاوم به دارو (ESBL) پس از تاثیر عصاره آلوئهورا روی آن به کمک میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرارگرفت. عصاره آبی آلوئهورا با کمک روش تقطیر تهیه و با روش میکروپلیت دایلوشن، کمترین غلظت بازدارنده از رشد (MIC) روی اشرشیا کلی مقاوم به دارو تعیین گردید. اثر عصاره روی خواص بیوشیمیایی باکتری با استفاده از محیط کشتهای مختلف و تستهای بیوشیمیایی انجام شد. ارزیابی تغییرات ساختاری اشرشیا کلی مقاوم به دارو در قیاس با شاهد، درغلظتهای متوالی عصاره با استفاده از میکروسکوپ نوری، غربالگری شد و اولین غلظت تغییر دهنده ساختار تعیین گردید. سپس در این غلظت، ساختار دقیق اشرشیا کلی مقاوم به دارو و سویه حساس در معرض عصاره در مقایسه با شاهد، با کمک میکروسکوپ الکترونی گذاره با روشهای مقطعگیری و رنگآمیزی منفی بررسی شد. MIC معادل 004/0 میکروگرم بر لیترعصاره آبی برای اشرشیا کلی مقاوم به دارو تعیین گردید. درغلظت کمتراز MIC، تا 30 دقیقه پس ازترکیب عصاره با باکتری نتایج کلیه تستهای بیوشیمیایی بدون تغییربود. پس از این زمان، واکنش باکتری درمعرض عصاره به آزمایشات بیوشیمیایی، تغییر یافته و تستهای سیترات، اندول، حرکت و OF، منفی و محیط TSI بدون تولید گاز و قلیایی/قلیایی گردید. نتایج میکروسکوپ نوری نشان داد که عصاره باعث کاهش اندازه، کوکوباسیل شدن باکتری، تغییر در رنگ پذیری ونیز انهدام باکتری شده است. مقایسه سلولهای مقاوم و حساس در معرض عصاره در رنگآمیزی منفی میکروسکوپ الکترونی، تغییر در ابعاد، تجمعات وتقسیمات نامتقارن به فرم جوانهزنی را نشان داد. تصاویر حاصل از مقطعگیری، بیانگر تاثیر عصاره در ابعاد باکتری مقاوم به میزان حدود دو برابر حساس، ضخامت بیشتر دیواره باکتری مقاوم نسبت به حساس، اضمحلال دیواره و تغییر فرم سلول بود که در باکتری مقاوم شاهد (عدم مواجهه با عصاره) مشاهده نگردید. در این تحقیق نحوه تاثیرگذاری یک عصاره گیاهی روی باکتریهای مقاوم به دارو درقیاس با شاهد تعیین گردید. عصاره آبی آلوئهورا لیتورالیس باعث تغییرخواص بیوشیمیایی و ساختارسلولی اشرشیا کلی مقاوم به دارو درمقایسه با شاهد میگردد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109865_e83387b201ae87b00558d2f1022162de.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923The Study of Suppressive Effects of Pasteurella multocida B:2 on Calf Lymphocytesمطالعه اثرات سرکوبگری باکتری پاستورلا مولتی سیدا (B:۲ (Pasteurella multocida بر روی لنفوسیتهای گوساله536210986910.22092/vj.2017.109869FAسعید عطائی کچوئیاستادیار بخش تحقیق و تشخیص بیماری های باکتریائی طیور،
مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.محمد مهدی رنجبراستادیار بخش تحقیق و تشخیص بیماری های باکتریائی طیور، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.صبا عطائی کچوئیدانشجوی سال آخر رشته سلولی مولکولی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران.Journal Article20160601Haemorrhagic Septicaemia (HS) is an acute disease of cattle and buffaloes in tropical countries, caused by Pasteurella multocida (P. multocida) serotype B:2 , a Gram-negative coccobacillus. Some evidences of immunosuppression have been observed after a challenge with a virulent strain on vaccinated calves. To further investigate the observed suppressive effect, the present study was set up using a cell-free extract and calf PBMCs, for in vitro experiments. A lymphocyte stimulation assay was used to assess the effects of a cell-free extract (CFE) of P. multocida on peripheral blood mononuclear cells (PBMCs), isolated from calves. To assess the proliferative response of PBMCs obtained from calf, ConA was added to the PBMCs culture, and the proliferation was quantified by assessment of radioactivity of absorbed 3H-Thymidine. In order to characterize the agent(s), the CFE extract suppressive activity was assessed after heating and dialyzing and also by using an outer-membrane protein (OMP) preparation in experiments. Results indicated that addition of CFE at 50 μg/ml caused a five fold decrease in the proliferative response to ConA. Heating at 80˚C for five min completely destroyed the suppressive properties. An outer membrane protein (OMP) preparation of P. multocida B:2 markedly suppressed the proliferative response of PBMCs to ConA. The study was indicative of a suppressive component(s) of P. multocida B:2 on proliferative response of calf PBMCs to ConA. The active part of the suppressive agent(s) was likely to be at least in some part of protein, and is of OMPs.سپتی سمی هموراژیک، بیماری حاد گاو و گاومیش در کشورهای گرمسیری است که به وسیله کوکوباسیل گرم منفی به نام پاستورلا مولتیسیدا سروتایپ B:2 ایجاد میشود. شواهد آزمایش پیشین بر روی گاو، دال بر سرکوب پاسخ ایمنی پس از چالش بوده و در مطالعه حاضر جهت بررسی مقدماتی یافته مذکور، آزمایشهای in-vitro با استفاده از عصاره پاستورلا و سلولها ی تک هستهای خون محیطی (PBMC) گاوی طراحی گردید تا آثار احتمالی سرکوبگری جزء یا اجزائی از باکتری بر لنفوسیتهای گاوی بررسی شود. از آزمایش سنجش تحریک تکثیر لنفوسیتی به منظور ارزیابی آثار عصاره عاری از سلول (CFE) پاستورلا بر روی PBMC استفاده شد. سپس ماده ConA به کشت سلولهای مورد نظر اضافه و پاسخ تکثیری آنها با استفاده از روش شمارش آشکارسازی بهوسیله ارزیابی فعالیت تایمیدین رادیواکتیو استفاده گردید. به علاوه جهت شناسایی اولیه عامل سرکوبگر موجود در عصاره از روشهای حرارت دادن، دیالیز، و تهیه پروتئین غشای خارجی (OMP) استفاده گردید. نتایج نشان داد افزودن عصاره CFE با غلظت 50 میکروگرم در میلیلیتر باعث کاهش پنج برابری پاسخ تکثیری سلولهای PBMC به ConA می شود. حرارت دادن عصاره CFE در دمای 80 درجه سانتیگراد به مدت پنج دقیقه فعالیت سرکوبگری آن را به طور کامل از بین برد. OMP فعالیت سرکوبگری مشابه با عصاره نشان داد. این مطالعه حاکی از وجود اثر سرکوبگری جزء یا اجزائی از باکتری پاستورلا مولتیسیدا بر پاسخ تکثیری PBMC به ConA بود. این جزء از باکتری دست کم در بخشی از ساختمان پروتئینی است و جزو پروتئینهای غشای خارجی است.https://vj.areeo.ac.ir/article_109869_70ea3f5bedf50c8f4285679b09dc72c1.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Molecular Detection of Gumboro Disease Virus in Broiler Flocks with Acute Clinical Signs in Guilan Provinceشناسائی مولکولی ویروس بیماری گامبورو درگلههای گوشتی با علائم کلینیکی حاد در استان گیلان637010987210.22092/vj.2017.109872FAیداله اسدپوربخش تحقیقات دامپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، رشت، ایران.ابراهیم رحیم آبادیبخش تحقیقات دامپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، رشت، ایران.عبدلحمید شوشتریبخش تحقیق و تشخیص بیماریهای طیور، مؤسسه تحقیقات واکسن و سر م سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، کرج، ایران.Journal Article20160601Infectious bursal disease virus (IBDV/GD) is an acute, highly contagious viral disease and important immunosuppressive pathogen of chickens and pullets worldwide. The aim of this research was the molecular detection of Gumboro strains in clinical cases of broiler chickens in Guilan province. On the basis of clinical signs and postmortem findings, 4 flocks (10%) out of 40 flocks were suspected to Gumboro disease. RNA was extracted from fabricious bursal samples of 4 flocks and RT-PCR was performed. IBDV was detected in every 4 flock samples as evidenced by amplification of 643 bp fragment of the very variable region of VP2 gene. The authenticity of the amplicons was further confirmed by Nested-PCR generating 552-bp amplicons using specific primers. To distinguish the viral virulence, PCR products of positive samples were digested with two restriction enzymes (SacI and BspMI ) and results were recorded. Results showed that vvIBD was detected in all 4 flock bursal samples. In conclusion, in spite of redction in incidence rate of Gumboro clinical signs in recent years, passage of vvIBD virus in chicken flocks are observed. Future study on subclinical Gumboro diseases detection in early age of broiler flocks are recommended.بیماری بورس عفونی یا گامبورو یک بیماری حاد و فوق العاده مسری است و ویروس آن پاتوژن مهم تضعیفکننده سیستم ایمنی جوجههای گوشتی و تخمگذار در سراسر دنیا است. هدف از این مطالعه بررسی مولکولی سویههای درگیر در موارد کلینیکی بیماری گامبورو در طیور گوشتی استان گیلان بوده است. بر اساس علائم کلینیکی و یافتههای کالبدگشائی تعداد چهار گله (10 درصد) از 40 گلهی تحت بررسی مشکوک به بیماری تشخیص داده شد. در نمونههای بورس فابریسیوس هر چهار گله پس از استخراج RNA و انجام آزمایش RT-PCR، یک باند 643 جفت باز در ناحیه بسیار متغیر ژن VP2 تکثیر شد. برای تایید بیشتر RT-PCR هر چهار گله، آزمایشPCR آشیانهای انجام شد که با استفاده از پرایمر اختصاصی یک باند 552 جفت باز تکثیر و مشاهده شد. برای شناخت حدت ویروس، آزمایش هضم آنزیمی با دو آنزیم SacI و BspMI صورت گرفت و نتایج هضم ثبت گردید. بر اساس نتایج بهدست آمده هر چهار گله مبتلا به ویروس فوق حاد بیماری گامبورو vvIBD تشخیص داده شد. نتیجه اینکه در چندسال اخیر علیرغم کاهش موارد حاد کلینیکی بیماری گامبورو، سویه فوق حاد در گلههای گوشتی استان گیلان در حال چرخش بوده و مطالعه بعدی شناسائی تحت کلینیکی بیماری گامبورو در سنین پائین توصیه میشود.https://vj.areeo.ac.ir/article_109872_d6bf84acacbc86f48e8c71d01a23d168.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Effects of Escherichia coli Lipopolysaccharide on Chicken Humoral Immune Responseاثر لیپوپلی ساکارید باکتری اشرشیا کولی بر پاسخ ایمنی هومورال ماکیان717710987710.22092/vj.2017.109877FAمحمد خسرویگروه پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، ایرانمنصور میاحیگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، ایراننغمه موری بختیاریگروه پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، ایرانفرنوش کاویانیدانشجوی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20160820In this research, extraction, purification and inactivation of Escherichia coli (E. coli) lipopolysaccharide (LPS) were performed with the aim of investigating the effects of inactivated and intact form of LPS on chicken humoral immune response stimulation. Also, the possibility of application of this outer part of cell wall for specific induction of humoral immune response to its reference bacteria was evaluated. The LPS was extracted using Ethylene diamine tetraacetic acid (EDTA). Four doses (10, 25, 50 and 100 µg) of inactivated and intact form of LPS and 100 µL of %20 sheep red blood cell (SRBC) were injected to eight groups of broiler chickens (N=4). The humoral immune responses were evaluated five and 10 days after treatment by haemagglutination assay. The effects of LPS on induction of humoral immune response to the reference bacteria were measured using in-house ELISA. Injection of 10 and 25 µg of LPS significantly (P<0.05) induced the humoral immune response. The inactivated LPS only induced immune responses 10 days after the injection of 100 µg. No significant difference existed between the various groups in antibody titer against E. coli (P<0.05). It is possible to take advantage from Escherichia coli lipopolysaccharide in poultry immunization. Also, evaluation of the side effects and changes of inactivation methods may show the capability of LPS application in animal immunization. In addition, using LPS as a vaccine for E. coli is not suggested.در این مطالعه جداسازی، خالصسازی و غیرفعال نمودن پلیساکارید باکتری اشرشیا کولی با هدف بررسی اثر لیپوپلیساکارید (LPS) فعال و غیرفعال در تحریک پاسخ هومورال ماکیان انجام شده است. همچنین امکان استفاده از این قسمت دیواره خارجی در تحریک اختصاصی سیستم ایمنی هومورال نسبت به باکتری منبع آن ارزیابی شده است. جداسازی لیپوپلی ساکارید با استفاده از اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) انجام شد. چهار دوز از LPS فعال و غیر فعال شامل 10، 25، 50 و 100 میکروگرم به همراه 100 میکرولیتر از گلبول قرمز گوسفند (SRBC) 20 درصد به هشت گروه شامل چهار قطعه مرغ تزریق شد. پاسخ ایمنی هومورال در روزهای ۵ و 10 پس از تیمار، با روش معمول هماگلوتیناسیون بررسی شد. اثر LPS در ایجاد پاسخ ایمنی هومورال نسبت به باکتری منبع با روش الیزای خانگی ارزیابی شد. تزریق دوزهای 10 و 25 میکروگرم از لیپوپلیساکارید باکتری اشرشیا کولی به صورت معناداری (05/0 > p) سبب تحریک پاسخ ایمنی هومورال شد. لیپوپلیساکارید غیر فعال 10 روز پس از تزریق میزان 100 میکروگرم، سبب افزایش غیر معنادار عیار آنتی بادی شد. همچنین تفاوت معناداری (05/0 > p) در تغییر عیار آنتیبادی نسبت به باکتری اشرشیا کولی در گروههای مختلف وجود نداشت. امکان بهرهمندی از لیپوپلیساکارید باکتری اشرشیا کولی در ایمنسازی ماکیان وجود دارد؛ همچنین بررسی اثرات جانبی و تغییر روشهای غیرفعالسازی میتواند زمینه استفاده از LPS را در ایمنسازی حیوانات فراهم کند. علاوه بر این استفاده از LPS اشریشیا کولی قادر به تحریک سیستم ایمنی علیه این باکتری نبود.https://vj.areeo.ac.ir/article_109877_3b4f909d479183fe6de856ecc57f8215.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Investigation of antibacterial activity of essential oil from arial part of Achellia millefolium against some gram-positive bacteria isolated from bovine mastitis in Shahrekord districtارزیابی فعالیت ضد باکتریایی قسمتهای هوایی روغن فرار گیاه بومادران بر برخی باکتریهای گرم مثبت جدا شده از اورام پستان گاو در منطقه شهرکرد788410989110.22092/vj.2017.109891FAعزیزاله ابراهیمی کهریزسنگیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانسعید حبیبیان دهکردیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانرضا حکیمی آلنیدانشکده پیرادامپزشکی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایرانمهدی دخت فرجدانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمجید همتیدانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانJournal Article20170606Mastitis is one of the major diseases of dairy cows throughout the world which is associated with severe economic losses for dairy producer. Antimicrobial resistance, production of secondary harmful metabolites and drug residues in animal products following use of antibiotics are shifting interests of clinicians into the use of medical plants. The aim of present study was to evaluate in-vitro antibacterial activity of Achillea essential oil extract against some gram positive bacteria isolated from cases of bovine mastitis in Shahrekord. Essential oil was obtained by Clevenger apparatus according to British pharmacopeia protocol. The chemical composition was analyzed by GC/MS. Disk diffusion and macro dilution methods were used for the determination of antibacterial activity. Disk diffusion method showed that the essential oil in concentrations of 5mg/mL may inhibit all bacterial growth. Macro dilution test revealed that for Streptococcus agalactiae, Streptococcus dysgalactiae, and Enterococcus faecalis, the MIC and MBC were 4.73 mg/mL and 9.46 mg/mL, respectively. The MIC and MBC of Staphylococcus aureus were 4.73 mg/mL and 2.365mg/mL, respectively. According to the results, it was concluded that essential oil of Achillea extract might be used in vitro as a bactericidal agent for the bacteria that cause mastitis.ورم پستان یکی از بیماریهای مهم گاوهای شیری در سراسر دنیا قلمداد میشود و با کاهش تولید شیر موجب ضرر و زیان اقتصادی زیادی میشود. تولید متابولیتهای ثانویه مضر، ایجاد مقاومت ضد میکروبی و بقایای دارو در محصولات دامی در پی درمان ورم پستان با آنتیبیوتیکها سبب شده تا استفاده از داروهای گیاهی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه ارزیابی برون تنی فعالیت ضدباکتریایی روغن فرار گل و برگ گیاه بومادران بر برخی پاتوژنهای عامل ورم پستان گاو در منطقه شهرکرد میباشد. برای این کار روغن فرار بومادران با استفاده از دستگاه کلونجر مطابق با دارونامه بریتانیا تهیه، و ترکیبات تشکیل دهنده آن توسط دستگاه GC/MS اندازهگیری شد. برای ارزیابی اثر ضدمیکروبی آن برروی باکتریهای جدا شده از ورم پستان از دو روش انتشار در آگار و رقتسازی سریال استفاده شد. نتایج حاصل از انتشار دیسک نشان داد که روغن فرار بومادران در مقدار mg/mL ۵ اثر مهاری بر روی همه باکتریهای مورد مطالعه دارد. در روش رقتسازی سریال، میزان MIC روغن فرار بومادران علیه استرپتوکوکوس آگالاکتیه، استرپتوکوکوس دیسگالاکتیه و انتروکوکوس فکالیس ۷۳mg/mL/4 و میزان MBC برابر mg/mL ۴۶/9 بود. برای استافیلوکوکوس اورئوس MIC و MBC به ترتیب mg/mL ۳۶۵/2 وmg/mL 73/4 بود. بر اساس یافتهها نتیجهگیری میشود که از روغن فرار بومادران میتوان به عنوان عاملی برای از بین بردن باکتریهای عامل ورم پستان در محیط آزمایشگاهی(In vitro) استفاده کرد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109891_e360bf51e8af34b563421a7afbdc5c75.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Prevalence of Brucella abortus in Holstein dairy cows in north west of Iran by using serological and PCR assaysبررسی فراوانی بروسلا آبورتوس در گاوهای هلشتاین شمال غرب ایران با استفاده از روشهای سرولوژی و PCR859110988810.22092/vj.2017.109888FAعلی سلیمان زادهگروه مامایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران0000-0002-1591-2198قادر جلیل زاده امینگروه بیماریهای درونی و کلینیکال پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانعلی وقاردانش آموخته دکتری دامپزشکی، گروه مامایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانJournal Article20161018Bovine brucellosis is a zoonotic disease distributed worldwide and characterized by abortion and reduced fertility in cows. The aim of this study was to determine prevalence of Brucella abortus in Holstein dairy cows in north west of Iran by using serological and PCR assays. In this study, blood samples were drawn from 1692 cows at the dairy farms of west Azerbaijan, east Azerbaijan and Ardabil provinces (North-West of Iran) and their sera separated by centrifugation. The serum samples were analyzed by Rose Bengal Test (RBT), 2-ME and multiplex PCR assays. From 1692 samples collected, 14.65% showed positive RBT and 13.23% showed positive 2-ME and 21.98% showed a positive reaction to the PCR test. In conclusion, all serological and particularly PCR tests are recommended for diagnosis of Brucella strains in cows subjected to abortion. It was concluded from the results that prevalence of brucellosis in cattle was low in this region.بروسلوزیس یک بیماری مشترک با گسترش جهانی است که سبب سقطجنین و کاهش باروری در گاو میشود. بروسلوزیس همواره در ایران بروز بالایی دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع آلودگی به بروسلا آبورتوس در گاوهای هلشتاین شمال غرب ایران با استفاده از روشهای سرولوژی و PCR بود. در این مطالعه نمونه خون از 1692 راس از گاوهای شیری استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل (شمال غرب ایران) جمعآوری و سرم آنها توسط سانتریفیوژ جدا گردید. نمونههای سرمی برای انجام آزمایش رزبنگال (RBT)، آزمایش 2-ME و روش PCR مورد استفاده قرار گرفت. از تعداد 1692 نمونه جمع آوری شده، 65/14 درصد آزمایش رزبنگال، 23/13 درصد آزمایش 2-ME و 98/21 درصد در آزمایش PCR مثبت بودند. اینطور میتوان نتیجه گرفت که شیوع بیماری بروسلوز در گاوهای شیری این منطقه پایین بوده و از بین تمام تستهای کمک تشخیصی، روشهای مولکولی نظیر PCR برای تشخیص سویههای بروسلا در گاوهایی که در معرض سقطجنین هستند استفاده شود.https://vj.areeo.ac.ir/article_109888_5a488b6c9e9d4d7e6d6b02cc1e0cda45.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Sero-Prevalence of Toxoplasma gondii Infection in Sheep in Some Parts of Isfahan Provinceبررسی شیوع سرمی عفونت ناشی از تک یاخته توکسوپلاسما گوندئی در گوسفندان مناطقی از استان اصفهان929610988510.22092/vj.2017.109885FAمرتضی حسینی نژادگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمصطفی شفاعتی فرددانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکردیاسر پیرعلیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانحمیدرضا عزیزیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانJournal Article20160618Toxoplasmosis is a protozoan infection causing abortion in warm-blooded animals including sheep. The aim of this study was to investigate sero-prevalence of Toxoplasma gondii infection of sheep in some regions of Isfahan province. To do this, 320 serum samples were taken and investigated for the presence of anti-Toxoplasma gondii IgG antibodies using an indirect ELISA. Results showed that 73 out of 320 investigated samples (22.8 percent) had detectable titers of anti-Toxoplasma gondii IgG antibodies. The samples were then divided into five groups according to the age of animals including 1-1.5, 1.5-2.5, 2.5-3.5, 3.5-4.5 and older than 4.5 years old. Sero-prevalence of infection was 16.66, 19.48, 22.07, 25.77 and 25.49 percent in each group, respectively. Statistical analysis revealed no relationship between the age groups and seropositivity. The results of this study showed that rather than relatively high sero-prevalence of infection and possibility of abortion in sheep population, the infection may be the source of zoonotic hazard via undercooked meat products.توکسوپلاسموز، عفونت تکیاختهای است که منجر به ایجاد سقط جنین در حیوانات خونگرم و از جمله در گوسفند میشود. هدف از این مطالعه، بررسی میزان شیوع عفونت ناشی از توکسوپلاسما گوندئی در گوسفندان مناطقی از استان اصفهان بود. به این منظور؛ تعداد ۳۲۰ نمونه سرمی از جمعیت مذکور تهیه و از نظر وجود پادتنهای IGg مربوط به این تکیاخته با روش الایزای غیرمستقیم مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی نشان داد 73 مورد از 320 سرم مورد بررسی (81/22 درصد) دارای تیتر سرمی قابلاندازهگیری ضد توکسوپلاسما گوندئی بودند. نمونههای مورد بررسی، بر حسب سن گوسفندان، به پنج گروه طبقهبندی شدند: یک تا 5/1 سال، از 5/1 تا 5/2 سال، از 5/2 تا 5/3 سال، از 5/3 تا 5/4 سال و پیرتر از 5/4 سال. شیوع سرمی ضد تکیاخته مذکور در این نمونهها بررسی شد و نتایج بررسی به ترتیب نشاندهنده شیوع 66/16، 48/19، 07/22، 77/25 و 49/25 درصد در گروههای مذکور بود. بررسی آماری نشان دهندهی وجود ارتباط آماری معنیداری بین افزایش سن و افزایش یا کاهش موارد مثبت عفونت نبود (05/0<P). نتایج بررسی نشان میدهد علاوه بر شیوع نسبتا بالای عفونت و امکان ایجاد سقط جنین در جمعیت گوسفندان، امکان انتقال بیماری به انسان از طریق مصرف گوشت و فراوردههای گوشتی عملآوری شده با حرارت ناکافی نیز وجود دارد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109885_e89a962e105a5401c36b574f7ba9660e.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Anatomical and histological changes study of utero-vaginal junction in adult ostrich oviduct in breeding seasons and non-breeding seasonsمطالعه تغییرات آناتومیکی و بافتشناسی ناحیه اتصالی رحم به واژن در اویداکت شترمرغ بالغ در فصلهای تولیدمثلی و غیر تولیدمثلی9711010989210.22092/vj.2017.109892FAجلیل پورحاجی موتابگروه دامپزشکی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایرانعباس علائی نوینگروه دامپزشکی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایرانسید رشید تونیباشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایرانJournal Article20170606Ostrich considered as a high value bird in comparison with other birds and domestic animals because of having low cholesterol and fat and more Fe level meat. Utero-vaginal junction Has sperm storage tubules which store spermatozoa. As There are not any simultaneusly research done on this part in breeding season and Non-breeding seasons, these organs were studied anatomically and histologically. For this, every month four oviducts of adult ostrich were provided (overall 48 oviducts) and Utero-vaginal junction was anatomically studied. Then tissue samples were taken. Samples were obtained, using Haematoxylin and Eosin Stain Kit. The anatomical results suggest there is a sigmoid curve in the start of the vagina. Histological results showed the epithelium of this part is pseudostratified ciliated columnar and in some Month,s epithelium was simple ciliated columnar. Epithelium of tubules were simple non- ciliated columnar. Statistical analysis result suggest The length and width of this part and The number and diameter of sperm storage tubules in first half of year is larger from second half year. Maximum average size belongs to 23 July-25August and minimum to 22 December-20 January.شترمرغ به جهت دارا بودن گوشتی با کلسترول و چربی کم و آهن بیشتر نسبت به سایر پرندگان و دامهای اهلی پرندهای با ارزش به شمار میرود. ناحیه اتصالی رحم به واژن دارای لولههای ذخیرهکننده اسپرم بوده و محل نگهداری اسپرماتوزوا میباشد. از آنجا که مطالعه همزمان این ناحیه در فصل تولیدمثلی و غیرتولیدمثلیدر شترمرغ تاکنون انجام نشده بود، بنابراین آناتومی و بافتشناسی این ناحیه از اویدوکت شترمرغ ماده بالغ مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور در طول یکسال، هر ماه 4 اویدوکت شترمرغ بالغ (در مجموع 48 اویدوکت) تهیه و ناحیه اتصالی رحم به واژن آن مورد مطالعه آناتومی قرار گرفت. پس از نمونهبرداری و تهیه لام، نمونهها با روش هماتوکسیلین و ائوزین(H & E) رنگآمیزی شدند. نتایج آناتومیکی نشان دادکه در ابتدای واژن یک خم سیگموئید قرار دارد. در مطالعه بافتی نیز اپیتلیوم این ناحیه بصورت استوانهای شبه مطبق مژهدار بوده و در بعضی ماهها به شکل استوانهای ساده مژهدار دیده میشود. اپیتلیوم لولهها نیز بصورت استوانهای ساده فاقد مژه میباشد. نتایج آزمون آماری نشان داد که اندازه طول و عرض این ناحیه و همچنین تعداد و قطر لولههای ذخیرهکننده اسپرم در 6 ماه نخست سال بصورت معنیدار بیشتر از 6 ماه دوم سال میباشد. بیشترین میانگین اندازه نیز مربوط به مرداد ماه و کمترین آن مربوط به دی ماه میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109892_7076304d36e06e69ce624516ef03c212.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Histological and histochemical study of urinary system of native partridges (Alectoris chukar)مطالعه بافتشناسی و هیستوشیمی دستگاه ادراری در کبکهای بومی (الکتوریس چوکار)11112110988410.22092/vj.2017.109884FAبهزاد مبینیگروه آموزشی علوم پایه دانشکده دامپزشکی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکردJournal Article20161014In order to determine the histological and histochemical structure of the urinary system, this study was carried out in 10 female and 10 male twenty-week-old healthy native partridges. The birds were anesthetized by chloroform inhalation and euthanized. After dissection, the position of kidneys and ureters with related structures studied. Tissue samples from cranial, middle and caudal portions of each kidney and ureter fixed in 15% neutral buffered formalin. Sections stained with H&E for histological observation and special stainings: Masson’s trichrome, Verhoeff’s, PAS, Alcian blue, and Gomori’s for histochemical investigation. Two nephron types present in kidney of birds. Renal capsule was made up of all the connective tissue fibers. Alcian blue and PAS-positive reaction found in the proximal convoluted tubules, collecting tubules and collecting ducts. The primary branches of ureter composed of tunica mucosa, submucosa, muscularis and serosa, whereas the secondary branches was only consisted of epithelium and connective tissue fibers. In all different regions of ureter, lymphatic tissues were not observed in the lamina propria. Histology of kidney and ureter showed no significant sex-based differences. Also, the histological structures of the kidney showed no significant differences among different divisions of the left and right kidneys. The microvilli and mucosal folds were more identified in the proximal region than those of the other regions of the organ. The thickness of tunica muscularis increased from the proximal to the distal region of the ureter. Unusual findings of the ureter in Alectoris chukar were the presence of isometric longitudinal folds, and muscularis mucosa.به منظور تعیین ساختار بافتشناسی و هیستوشیمی دستگاه ادراری این مطالعه بر روی 20 کبک نر و ماده بالغ سالم (10 ماده و 10 نر) در سن 20 هفتگی صورت گرفت. پرندگان با کلروفرم بیهوش و آسانکشی شدند. پس از تشریح، موقعیت کلیه و میزنایها با ساختارهای مجاور، مشخص گردید. پس از تقسیم کلیه و میزنای هر سمت به سه قسمت قدامی، میانی و خلفی، نمونههای بافتی اخذ و در فرمالین بافر 15 درصد تثبیت شدند. برشهای بافتی با هماتوکسیلین-ائوزین جهت بافتشناسی و رنگآمیزیهای اختصاصی ماسون تریکروم، ورهوف، پاس، آلسین بلو و گوموری جهت بررسی هیستوشیمی رنگآمیزی شدند. در کلیه پرندگان، 2 نوع نفرون وجود دارد. کپسول کلیه از هر 3 رشته بافت همبند تشکیل شده بود. لولههای پیچیده فوقانی، لولهها و مجاری جمعکننده در آلسین بلو و پاس واکنش مثبت نشان دادند. شاخههای اولیه میزنای از طبقات مخاطی، زیرمخاطی، ماهیچهای و سروزی، درحالیکه شاخههای ثانویه صرفا از بافت پوششی و رشتههای بافت همبند تشکیل شده بود. در پارین هیچیک از میزنایها، بافت لنفاوی مشاهده نگردید. تفاوت مهمی در ساختار بافتی کلیه و میزنای بین جنسهای نر و ماده مشاهده نگردید. همچنین تفاوتی بافتی قابل توجهی بین قسمتهای مختلف کلیههای راست و چپ دیده نشد. میکروکرکها و چینهای مخاطی در قسمت قدامی میزنای بیشتر از سایر قسمتها بود. ضخامت طبقه ماهیچهای میزنای از قسمت قدامی بهسمت قسمت خلفی افزایش یافته بود. از یافتههای غیرمعمول میزنای در کبکهای بومی، حضور چینهای مخاطی طولی هماندازه و ماهیچه مخاطی میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109884_d6818eb39d8b6c6a95a6b1106ab9bb2f.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Evaluation of varied dietary crude protein and threonine amino acid levels on immune response and blood biochemical parameters in Iranian native turkeysارزیابی سطوح مختلف پروتئین خام و اسید آمینه ترئونین جیره بر پاسخهای ایمنی و پارامترهای بیوشیمیایی خون در بوقلمونهای بومی ایران12213010988710.22092/vj.2017.109887FAرامین حبیبیدانشجوی دکتری تغذیه دام، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانقاسم جلیلوندگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانحسین جانمحمدیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانکمال شجاعیانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20161105The present study aimed at investigating the effects of different dietary crude protein (CP) and threonine (Thr) levels on immune response and blood biochemical parameters on Iranian native turkeys. A total of 160 native turkeys with 4wk of age were randomly assigned to a 2×5 factorial arrangement. Treatments including three different CP dietary levels (90 and 100% of NRC recommendations) and Thr in 5 levels (0.75, 0.85, 0.95, 1.05 and 1.15% of diet). Results indicated that reduction of dietary CP level not significantly effect on cell-mediated and humoral immune response and blood serum parameters (P>0.05). Also different amounts of threonine not influenced on cell-mediated immune response and antibody response versus SRBC in 7 days after injection in native turkeys (P>0.05). However, in secondry challenge, treatments containing 0.85 and 1.15 % threonine had highest antibody concentration versus SRBC and had significant difference with groups of 0.95 % threonine (P<0.05). Different levels of CP and Thr amino acid had not significant effect on glucose, cholesterol, triglyceride, albumin, HDL, VLDL and LDL concentration (P>0.05), However level of 1.05 of threonine significantly increased serum total protein and uric acid concentrations in serum native turkeys (P<0.05). Except of uric acid, any interaction effect not observed between CP and Thr in measured parameters(P>.05). Results of present study generally indicated that supplementation of Thr amino acid to diet could be improve humoral immune response and increase serum uric acid level in native turkeys, However different amounts of CP had not affect on this parameters.پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین خام (CP) و ترئونین (Thr) جیره بر پاسخ ایمنی و پارامترهای بیوشیمیایی خون در بوقلمونهای بومی ایران انجام گردید. تعداد 160 بوقلمون بومی نر 4 هفته بطور تصادفی به آزمایش فاکتوریل 5×2 تخصیص یافتند. تیمارها شامل دو سطح جیرهای پروتئین خام (90 و 100 درصد توصیه NRC) و 5 سطح ترئونین (75/0 85/0، 95/0، 05/1 و 15/1 درصد جیره) بودند. نتایج نشان داد که کاهش سطح پروتئین خام جیره بر روی پاسخ ایمنی سلولی و هومورال و پارامترهای سرم خون اثر معنیداری نداشت (05/0>P). همچنین مقادیر مختلف ترئونین نتوانسته بود پاسخ ایمنی سلولی و پاسخ آنتیبادی در برابر SRBC در 7 روز پس از چالش اول را در بوقلمونهای بومی تحت تاثیر قرار دهد(05/0>P). اگرچه در چالش ثانویه تیمارهای حاوی 85/0 و 15/1 درصد ترئونین، بالاترین سطح آنتیبادی در برابر SRBC را داشته و با گروه حاوی 95/0 ترئونین اختلاف معنیداری داشتند (05/0>P). سطوح مختلف پروتئین خام و اسید آمینه ترئونین اثر معنیداری بر مقادیر گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید، آلبومین، HDL، LDL و VLDL نداشتند (05/0>P). اگرچه سطح 05/1 درصد ترئونین، سطح توتال پروتئین و اسید اوریک را در سرم بوقلمونهای بومی بطور معنیداری افزایش داده بود (05/0>P). باستثنای اسید اوریک، هیچ اثر متقابلی بین پروتئین خام و ترئونین در پارامترهای اندازهگیری شده مشاهده نگردید (05/0>P). نتایج مطالعه حاضر بطور کلی نشان داد که مکملکردن اسید آمینه ترئونین در جیره میتواند باعث بهبود پاسخ ایمنی هومورال و افزایش سطح اسید اوریک سرم در بوقلمونهای بومی گردد، اگرچه مقادیر مختلف پروتئین خام تاثیری بر این پارامترها نداشت.https://vj.areeo.ac.ir/article_109887_94af348492d264e9b4da316bff6f9e90.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Effect of starvation on liver glycogen, triglyceride cholesterol and aminotransferase enzymes in grey mullet, (Mugil cephalus) fingerlingتاثیر گرسنگی بر سطوح گلیکوژن تری گلیسیرید، کلسترول و آنزیمهای آمینوترانسفراز کبد بچهماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus)13113810988910.22092/vj.2017.109889FAپریا اکبریدانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، دانشکده علوم دریایی، گروه شیلاتسعیده بیابانیدانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، دانشکده علوم دریایی، گروه شیلاتخالد سلیمانیفردانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، دانشکده علوم دریایی، گروه شیلاتJournal Article20160919The quality of farmed fish is becoming increasingly important within the aquaculture industry and levels of feeding and starvation are crucial factors that determine product quality. In this study the effect of starvation on glycogen, triglyceride, cholesterol and aminotransferase enzyme activities of liver in grey mullet fingerling was investigated 180 fingerling were randomly distributed into six tanks (three tanks for each of two experimental groups, fed twice a day (8 AM and 16 PM) and starved) with 30 fish in each tank. The experiment consisted of five samplings performed 0,1,2,3 and 4 weeks after the onset of the experiment Levels of total triglyceride, total cholesterol, aspartate aminotransferase (AST), alanine aminotransferase (ALT) and glycogen were analyzed using an automatic biochemistry analyzer. No significant differences in levels of total cholesterol, triglyceride, AST and ALT of liver were detected between fed and starved groups at any sampling time throughout the experiment. In contrast, liver glycogen levels were significantly lower in starved fish than in fed fish from day 7 onwards. The present results indicate that glycogen is used as the first energy resource in Mugil cephalus.در صنعت آبزیپروری، توجه به کیفیت ماهیان پرورشی حائز اهمیت است و یکی از فاکتورهای موثر بر تعیین کیفیت تولید، میزان تغذیه و گرسنگی میباشد. این تحقیق، بهمنظور تعیین اثر گرسنگی بر گلیکوژن، تریگلیسرید، کلسترول و فعالیت آنزیمهای آمینوترانسفراز کبد بچهماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus) انجام گردید. 180عدد بچهماهی کفال خاکستری با میانگین وزنی 10/1±62/21 گرم بهصورت تصادفی به دو گروه تغذیه شده که دو بار در روز (8 صبح و 4 بعد ازظهر) غذادهی شدند و تغذیه نشده (گرسنه) با 3 تکرار تقسیم شدند (30 قطعه در هر تکرار). نمونهبرداری از هر گروه بهترتیب در 0، 1، 2، 3 و 4 هفته پس از شروع آزمایش، با صید 5 قطعه ماهی از هر تکرار در هر نوبت انجام شد. تمام فاکتورهای بیوشیمیایی از طریق دستگاه اتوآنالایزر اندازهگیری شدند. مقادیر کلسترول، آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و تریگلیسرید در بین گروه تغذیه شده و تغذیه نشده در طول دوره آزمایش، اختلاف معنیداری را نشان ندادند. میزان گلیکوژن در گروه تغذیه نشده کاهش معنیداری در مقایسه با گروه تغذیه نشده نشان داد (05/0>P). نتایج بهدست آمده نشان میدهد که گلیکوژن بهعنوان اولین منبع انرژی در ماهی کفال خاکستری مورد استفاده قرار میگیرد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109889_c47e085b73d0a6b0f20e43ebe5215ee5.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Study and comparison of antibacterial effects of propolis and honey on Penibacillus alvei secondary factor for European Foulbrood in honeybeeبررسی و مقایسه اثرات ضدباکتریایی برهموم و عسل بر روی عامل ثانویه بیماری لوک اروپایی (پنی باسیلوس الوئی) در زنبور عسل13914610986610.22092/vj.2017.109866FAالهام رضوان نژادگروه بیوتکنولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی،
دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفتهشهریار شاکریگروه بیوتکنولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفتهاحسان نصیری فرگروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20160509Due to the increasing resistance of pathogenic bacteria to antibiotics, finding a natural antimicrobial agent is important as an alternative drug. The European foulbrood disease is one of the common diseases in apiaries and Peniacillus alvei is one of the disease-causing bacteria. In this study, antibacterial effects of some products of honeybee (propolis, honey) were tested on Peniacillus alvei. For this purpose, the needed products of hive were collected from numbers of different areas in Kerman state and were extracted in the lab. Then, Penibacillus alvei was cultivated in special medium and affected by different concentrations of the extracts. Finally, MIC and MBC of samples were determined by disc diffusion and microtiter plate tests. The data were analyzed by SAS software. Although, the results showed that the antibacterial effect of water and alcoholic extracts of propolis and honey was lower than the usual standard antibiotics (P<0.01), their antibacterial effect was significant on inhibition and lethality of Penibacillus alvei. Ethanol and methanol extracts of propolis had inhibitory and lethal effects on Penibacillus alvei at a concentration of 0.32 mg/ml, but honey had inhibitory and lethal effects on this bacteria at none of the tested concentrations. The results showed that propolis has an antibacterial effect on the causative agent of European foulbrood disease in honeybee.به دلیل مقاومت روزافزون باکتریهای بیماریزا به آنتیبیوتیکهای رایج، یافتن عوامل ضد میکروبی طبیعی به عنوان داروهای جایگزین حائز اهمیت است. بیماری لوک اروپایی یکی از بیماریهای رایج در زنبورستانها است و یکی از باکتریهای ثانویه مولد این بیماری Penibacillus alvei میباشد. در این تحقیق، اثرات ضد باکتریایی بره موم و عسل زنبورعسل روی باکتری پنیباسیلوس الوئی مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این تحقیق ابتدا از زنبورستانهای مناطق مختلف استان کرمان محصولات کندوی موردنیاز جمعآوری شده و در آزمایشگاه از آنها عصارهگیری بهعمل آمد. سپس باکتری پنیباسیلوسالوئی در محیط اختصاصی کشت داده شده و تحت تاثیر رقتهای مختلف عصارهها قرار گرفت. در نهایت MIC و MBC نمونهها توسط تست دیسک دیفوژن و چاهک پلیت تعیین گردید. اطلاعات بهدست امده توسط نرمافزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که اگرچه عصارههای آبی و الکلی برهموم و عسل در مقایسه با آنتیبیوتیکهای استاندارد مورد استفاده در زنبورداریها دارای خاصیت ضد باکتریایی کمتری بودند (01/0 > p)، اما تاثیر معنیداری بر میزان مهار و کشندگی باکتری پنیباسیلوس الوئی داشتند. به طوری که برهموم اتانولی و متانولی در غلظت 32/0 میلیگرم در میلیلیتر دارای خاصیت مهار و کشندگی بر روی باکتری مورد نظر بود، اما عسل در هیچکدام از غلظتهای مورد استفاده (تا غلظت 32/0 میلیگرم در میلیلیتر) دارای خاصیت مهار و کشندگی بر باکتری پنیباسیلوس الوئی نبود. نتایج نشان داد که برهموم زنبورعسل واجد اثر ضد باکتریایی بر عامل ثانویه بیماری لوک اروپایی زنبورعسل میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109866_696d1b0672cd9d075c8073324de4cad2.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Association between blood metabolites, tumor necrosis factor alpha concentrations and metabolic disorders in Holstein cows during transition periodارتباط بین برخی از فاکتورهای خونی، غلظت فاکتور نکروزکننده تومور آلفا و ناهنجاریهای متابولیکی طی دوره انتقال در گاوهای هلشتاین14715310988310.22092/vj.2017.109883FAفیروزه محسنیگروه علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانبهرام شهرهگروه علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانعیسی دیرندهگروه علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانزربخت انصاریگروه علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانJournal Article20161022The objectives of present study was to evaluate the association among blood metabolites, tumor necrosis factor (TNF)-alpha and metabolic diseases in Holstein cows during transition period. Pregnant multiparous Holstein cows (N = 50), with body condition scores (BCS) 3.5±0.75 and third parity were selected. Blood samples were collected weekly from 2 week prior to calving to 2 weeks after calving to determine plasma concentrations of non-esterifies fatty acids (NEFA), beta-Hydroxyl butyrate acid (BHBA) and activity of aspartate aminotransferase (AST) and alanine aminotrans-ferase (ALT) enzymes. According to above parameters cows divided into healthy (N =10) and diseases cow (n= 10) and plasma concentrations of glucose, insulin and TNF-α compared weekly from 2 week prior to calving to 2 weeks after calving.Results showed cows with metabolic disorders had higher plasma concentrations of NEFA, BHBA, AST and TNF-alpha compared to healthy cows (P < 0.05) but conversely plasma concentrations of glucose and insulin were lower in cows with metabolic disorders compared to healthy cows (P < 0.05). Plasma glucose concentration affected by time and increased from -14 to calving in both treatments and after that decreased until d +14. Glucose concentrations at d +7 and +14 were greater in healthy cows compared to cows with metabolic disorders. Plasma TNF-α concentration were greater in cows with metabolic disorders compared to healthy cows during whole esxperiment. In conclusion due to greater TNF-α concentration in cows with metabolic disorders before calving, using this item could be useful to predict cows suspicious to metabolic disorders after calving therefore we can use suitable strategies to prevent or decreased incidence of metabolic disorders.هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین برخی از فاکتورهای خونی، فاکتور نکروز کننده تومور آلفا (TNF-α) و ناهنجاریهای متابولیکی طی دوره انتقال در گاوهای هلشتاین بود. بدین منظور 50 رأس گاو هلشتاین آبستن با نمره وضعیت بدنی 75/0±5/3 و نوبت زایش سوم انتخاب شدند. خونگیری از دو هفته قبل از زایش تا دو هفته پس از زایش بهصورت هفتگی انجام شد و غلظت پلاسمایی اسیدهای چرب غیراستریفه (NEFA)، بتاهیدروکسی بوتیرات (BHBA) و مقدار فعالیت آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینو تراسفراز (ALT) در نمونهها اندازهگیری و دامها بر مبنای نتایج حاصل به دو گروه سالم و دارای ناهنجاری متابولیک تقسیم شدند. نتایج نشان داد غلظت پلاسمایی TNF-αدر گاوهای دارای ناهنجاری متابولیک بیشتر از گاوهای سالم بود ولی بالعکس غلظت پلاسمایی انسولین و گلوکز در گاوهای دارای ناهنجاری متابولیک کمتر از گاوهای سالم بود. تاثیر زمان بر غلظت پلاسمایی گلوکز معنیدار بود بهطوریکه غلظت آن در هر دو گروه تا زمان زایش افزایش و سپس تا روز 14+ کاهش یافت. غلظت پلاسمایی گلوکز در روز 7+ و 14+ در گاوهای سالم بیشتر از گاوهای دارای ناهنجاری متابولیک بود. غلظت پلاسمایی فاکتور نکروزکننده تومور آلفا در کل دوره پژوهش در گاوهای بیمار بیشتر از گاوهای سالم بود. بهطور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد با توجه به غلظت بیشتر فاکتور نکروزکننده تومور آلفا قبل از زایش در گاوهای مستعد به ناهنجاریهای متبولیک، اندازهگیری غلظت فاکتور نکروزکننده تومور آلفا قبل از زایش میتواند در شناخت گاوهای مستعد ابتلا به ناهنجاریهای متابولیک و استفاده از راهکارهای مناسب برای کاهش شدت وقوع آن کمک کند.https://vj.areeo.ac.ir/article_109883_ff110f84a6dd8f6cf455097a19f76a62.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Evaluation of cardiac ejection fraction and fractional shortening following oral administration of cisapride in dogsارزیابی کسر تخلیه و کسر کوتاهی قلب به دنبال مصرف خوراکی داروی سیزاپراید در سگ15415910987110.22092/vj.2017.109871FAنواب قبادیمربی گروه علوم دامی دانشگاه پیام نور، صندوق پستیمحمدامین شهبازیدکترای حرفه ای دامپزشکی ، سازمان جهاد کشاورزی استان همدانJournal Article20160413Cispride drug as a procinetic drug in digestive system, causes prolongation of the QT interval by electrophysiologic changes in the ion channel that is responsible for the rapid component of the delayed rectifier current for potassium (IKr). This drug is metabolized by cytochrome P450. However, serious cardiac arrhythmias have been reported in patients taking cisapride like ventricular tachycardia and hypokinetic heart. The goal of this issue is to measure the ventricular size by evaluating of ejection fraction and fractional shortening following oral administration of cisapride.In this appraisal, six domestic dogs were randomly selected. Then all of them were issued on echocardiographic changes in two times as before administration and after administration of 1 mg/kg cisapride for three times day. Two- dimensional B-mode and M-mode pictures were analysed.The results confirmed that by oral administration of cisapride ventricular function became impaired and the Frank-Starling law of the heart was note operative. The side effects were reduction of heart rate, declining of ejection fraction and fractional shortening which resulted Decreased cardiac contractility heart.داروی سیزاپراید بهعنوان یک داروی پیش رونده در دستگاه گوارش سبب افزایش فاصلهی QT با تغییرات الکتروفیزیولوژی در کانال پتاسیمی سریع قلبی میشود. این دارو توسط سیتوکروم II450 متابولیزه میشود و آریتمیهای مهلک گزارش شده از آن باعث تاکی کادی و کاهش قدرت انقباضات قلب میگردد. هدف از این مطالعه بررسی سایز بطن با ارزیابی کسر تخلیه وکسر کوتاهی به دنبال مصرف خوراکی داروی سیزاپراید است. در این مطالعه (تجربی- مداخلهای) بهطور تصادفی شش قلاده سگ بومی انتخاب و مورد آزمایش قرار گرفت. سپس از تمامی حیوانات بعد از تایید وضعیت عمومی اکوکاردیوگرافی در زمان صفر (قبل از تجویز داروها) و هفت روز پس از تجویز خوراکی روزانه سه مرتبه سیزاپراید با دوز یک میلیگرم درکیلوگرم صورت گرفت. در این مطالعه تصاویر دوبعدی B-mode و M-mode مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجهی این بررسی نشانداد با مصرف خوراکی داروی سیزاپراید عملکرد بطنها تغییر کرده و قانون فرانک استارلینگ در قلب ناقص گردید و عوارض جانبی مشاهده شده برای این دارو شامل - کاهش تعداد ضربان قلب، کاهش کسر تخلیه و کسر کوتاهی در سگ بود که همگی منجربه کاهش قدرت انقباضات قلب گردید.https://vj.areeo.ac.ir/article_109871_b83adb63e04da14c47babdc5ec2cb0d0.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Effect of different levels of dietary chromium picolinate on productive performance, hematology and live Lipid levels in Indian Mackerel (Rastrelliger kanagurta)اثر سطوح مختلف پیکولینات کروم جیره برعملکرد تولید، هماتولوژی و سطوح لیپیدی کبد در ماهی طلال هندی (Rastrelliger kanagurta)16016910986710.22092/vj.2017.109867FAپریا اکبریگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی
و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانسارا مکاریگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی
و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20160714This experiment was conducted to evaluate the effect of different levels of dietary chromium picolinate on the growth performances (final weight (FW), specific growth ratio (SGR), weight gain (WG) and condition factor (CF)), feed indices (feed conversion rate (FCR) and protein efficiency ratio (PER)) hematology (hemoglobin (Hb), red blood cell (RBC), white blood cell (WBC) and liver lipid levels (cholesterol and triglyceride)) of Indian mackerel (Rastrelliger kanagurta) for 60 days. In this experiment, 120 Indian mackerel (with average weight of 7.18±1.01 g) were divided to four treatments and three replicates (n=10 in each replicate) in a completely randomized design and fed with diets containing 0, 600,800 and 100 µg chromium picolinate/kg food, respectively. The present results showed that the highest FW, SGR, CF, PER, WG and the lowest FCR were observed in the diet containing 600 µg/kg chromium picolinate in all of the parameters. Treatment two (600 µg /kg) showed a significant difference compared with control treatment (P<0.05). Treatment containing 600 µg /kg chromium picolinate had significantly reduced liver cholesterol and triglyceride levels compared with those in other treatments. The highest WBC, RBC and hemoglobin were observed in treatments containing 600 and 800 µg/kg chromium picolinate. Treatment containing 1000 µg/kg chromium picolinate was not affected in all growth parameters and hematology (P>0.05). Finally, the present results suggest that diet containing 600 and 800 µg/kg dietary chromium picolinate could improve growth and hematology indices and liver lipid levels of Indian mackerel.تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر سطوح غذایی پیکولینات کروم بر شاخصهای رشد (وزن نهایی و ضریب رشد ویژه، افزایش وزن بهدست آمده و شاخص وضعیت)، تغذیه (ضریب تبدیل غذایی و نسبت بازدهی پروتئین)، هماتولوژی (هموگلوبین، تعداد گلبولهای سفید و تعداد گلبولهای قرمز) و سطوح لیپیدی کبد (کلسترول و تریگلیسرید) ماهی طلال (Rastrelliger kanagurta) به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 120 قطعه ماهی طلال با میانگین وزنی 01/1±18/7 گرم در یک طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند و به ترتیب با رژیمهای غذایی حاوی صفر، 600، 800 و 1000 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که بالاترین وزن نهایی، ضریب رشد ویژه، شاخص وضعیت، نسبت بازدهی پروتئین، افزایش وزن بهدست آمده و کمترین ضریب تبدیل غذا در تیمار حاوی 600 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا مشاهده شدکه با تیمار شاهد دارای تفاوت معنیدار بود (05/0>P). سطوح تریگلیسرید و کلسترول کبد در تیمار حاوی 600 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا کاهش معنیداری را در مقایسه با سایر تیمارها نشان داد (05/0>P) و بیشترین تعداد گلبولهای سفید، گلبولهای قرمز خون و میزان هموگلوبین در تیمارهای حاوی 600 و 800 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. تیمار حاوی 1000 میکروگرم پیکولینات کروم برکیلوگرم غذا بر کلیه شاخصهای رشد و هماتولوژی تاثیر نداشت (05/0<P). در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق، افزودن 600 و 800 میکروگرم مکمل غذایی پیکولینات کروم بر کیلوگرم جیره غذایی ماهی طلال بهمنظور بهبود شاخص های رشد، هماتولوژی و سطوح لیپید کبد در این ماهی پیشنهاد میشود.https://vj.areeo.ac.ir/article_109867_dcae2aa3935dc27ae1c05f22dbb69cd5.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Effect of different concentration levels of silver nanoparticles on blood factors and serum biochemical parameters in farmed shirbut (Barbus grypus) in Khuzestan provinceتاثیر غلظتهای مختلف نانوذرات نقره بر فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی شیربت (Barbus grypus) پرورشی در استان خوزستان17018010986810.22092/vj.2017.109868FAبیتا سراجگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردیمهرزاد مصباحگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی
دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانپریا اکبریگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی
و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20160710This experiment was conducted to evaluate the effect of different concentrations of nanoparticles on blood factors and serum biochemical parameters of Barbus gyrpus. The experiment was conducted in a completely randomized design with 150 shirbut (with average weight of 40.12±9.01 g) in five treatments and three replicates (n=10 in each replicate). The treatments included control group (G1) without using nonoparticles, and experimental groups (treatments G2, G3, G4 and G5) with nonoparticle concentrations of 1.10 LC50, 1.20 LC50, 1.40 LC50 and 1.80 LC50, respectively. Hematological and biochemical parameters were measured on days 0, 7, 14 and 21. The red blood counts showed a significant increase in G3, G4 and G5 on days 7, 14 and 21 (P <0.05). Glucose level in G3, G4 and G5 on days 7, 14 and 21 and in G2 on days 14 and 21 increased significantly (P <0.05). The urea and uric acid levels did not show significant difference in different days and experimental treatments (P>0.05). Cholesterol level in treatment G3 on days 14 and 21, and treatments G4 and G5 on days 7, 14 and 21 was significantly reduced (P <0.05). Triglyceride level in treatment G2 on day 21 and treatment G3 on days 14 and 21 and G4 and G5 on days 7, 14 and 21 significantly decreased (P<0.05). It can be concluded that sub-lethal concentrations of silver nanoparticles, has a relative impact on blood factors and serum biochemical parameters, in addition to the effect on stress responses, and we should be cautious in the use of these substances in aquaculture.تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر غلظتهای مختلف نانوذرات نقره بر فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی شیربت (Barbus gyrpus) صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 150 قطعه ماهی شیربت با میانگین وزنی 01/9±12/40 گرم در یک طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) مورد استفاده قرار گرفتند که شامل تیمار آزمایشی شاهد (G1)، بدون استفاده از نانوذرات نقره) و تیمارهای آزمایشی G2، G3، G4 و G5 بود که میزان استفاده از نانوذرات نقره در آنها به ترتیب LC50 10/1، غلظت LC50 20/1 و غلظت LC50 40/1 و غلظت LC50 80/1 بود و در روز های صفر، هفت، 14 و 21 فاکتورهای بیوشیمیایی و هماتولوژی اندازه گیری شد. تعداد گلبولهای قرمز در تیمارهای G3، G4 و G5 در روز های هفت، 14 و 21 افزایش معنی داری را نشان داد (05/0 > p). سطح گلوکز در تیمارهای G3، G4 و G5 در روز های هفت، 14 و 21 و تیمار G2 در روز 14 و 21 افزایش معنیداری داشت (05/0 > p). سطح اوره و اسید اوریک تفاوت معنی داری را در روز ها و تیمار های مورد بررسی نشان نداد (05/0 > p). سطح کلسترول در تیمار G3 در روز 14 و 21 و در تیمار های G4، G5 در روز های هفت،14 و 21 کاهش معنیداری داشت (05/0 > p). سطح تری گلیسرید در تیمار G2 در روز 21، تیمار G3 در روز 14 و 21 و در تیمارهای G4 و G5 در روزهای هفت، 14 و 21 کاهش معنیداری داشت (05/0 > p). از نتایج مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت که غلظتهای تحت کشنده نانوذرات نقره علاوه بر اثر بر پاسخهای استرسی، تاثیر نسبی بر فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم داشته و حتماً باید در مصرف این مواد در آبزیپروری با احتیاط عمل کرد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109868_0aa251e37074b019581b4fce8c93127f.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Identification of ectoparasites in some saltwater ornamental fish in Tehran provinceشناسایی انگلهای خارجی در برخی از ماهیان زینتی آب شور در استان تهران18119310987010.22092/vj.2017.109870FAعلی اسدزاده منجیلیکارشناس بررسی، مبارزه و مراقبت بیماری های آبزیان.
اداره کل دامپزشکی استان تهرانJournal Article20160828From 2014 in the duration of 24 months ,A total of 172 specimens of 29 fish species of saltwater ornamental fish ones offered for sale in shops in Tehran province which showed symptoms of illness were caught from aquarium and transferred alive to the laboratory. After biometry (total length measurement ) biopsy and wet spread from the skin and the gills of the fish were supplied and examined under photomicroscope (Olympus ch20 bimf200) in the lab. Among the caught species 76.7 % had parasites infection in their skin and gills and 23.3 % were free of such as infection and of the infected fish ,the outer layer of the skin showed the most infection by 97.7 %. Ciliated protozoan parasite (Cryptocaryon irritans) most infection and respectively monogene (Benedinia sp) and flagellate protozoan parasite (Amyloodinium ocellatum) and Turbellarian Sp worms with and ciliated protozoan Parasite (Urinema marinum) and crustacea parasite (Ergasilus sp) and Ciliated protozoan parasite (Euplotes sp) and Ciliated protozoan parasite (Brooklynella sp) and monogene (Dactylogyrus sp) parasite and Ciliated protozoan parasite (Trichodina sp) showed the least infection. This is the first report of saltwater fish parasites mentioned in Iran. The aim of this study is to know external parasites in some saltwater ornamental fish in Tehran Province.از فروردین سال 1393 به مدت 24 ماه، تعداد 172 قطعه از 29 گونه از ماهیان زینتی آب شور از مراکز عرضه در استان تهران که علائم بیماری را نشان میدادند از داخل آکواریوم صید و به طور زنده به آزمایشگاه منتقل گردید. در آزمایشگاه بعد از زیستسنجی (اندازگیری طول کل) نمونهبرداری و گسترش مرطوب از سطح پوست و آبششهای ماهیان تهیه و با میکروسکوپ نوری (Olympus Ch20bimf200) مورد بررسی انگلی قرار گرفتند. از نمونههای صید شده اندامهای پوست و آبشش 7/76 درصد آلوده به انگل و در 3/23 درصد انگلی مشاهده نشد و در ماهیان آلوده، سطح پوست با 7/97 درصد بیشترین آلودگی را نشان دادند. انگل تک سلولی مژهدار کریپتوکاریون ایریتانس (Cryptocaryon irritans) بیشترین آلودگی و به ترتیب انگلهای مونوژن بنه دنیا (Benedenia Sp)، انگل تکسلولی تاژکدار آمیلواودینیوم (Amyloodinium ocellatum)، کرم برگی شکل تک میزبانی مژهدار توربیلاریا (Turbellarian Sp)، انگل تکسلولی مژه دار اورینما مارینوم (Urinema marinum)، انگل سخت پوست ارگازیلوس (Ergasilus Sp)، انگل تکسلولی مژهدار یوپلوتیس (Euplotes Sp)، انگل تکسلولی مژهدار بروکلینلا (Brooklynella Sp)، انگل تکسلولی مژهدار تریکودینا (Trichodina Sp) و انگل مونوژن داکتیلوژیروس (Dactylogyrus sp)، کمترین آلودگی را نشان دادند. این اولین گزارش از 9 گونه آلودگی ماهیان زینتی آب شور به انگلهای ذکر شده در ایران است. هدف از این بررسی شناخت انگلهای خارجی در برخی از ماهیان زینتی آب شور در استان تهران میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109870_21296bfb6d7d38f6e4ee4b1540a91cd4.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Effect of dietary supplementation of Chitosan on growth, hematology and innate immunity of grey Mullet (Mugil cephalus)تاثیر مکمل غذایی کیتوزان بر رشد، خون شناسی، بیوشیمی سرم خون و ایمنی ذاتی ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus)19420310987310.22092/vj.2017.109873FAپریا اکبریگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی
و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانآسیه یونسیگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20160816This experiment was conducted to evaluate the effect of dietary supplementation of chitosan on growth performance, blood and serum biochemical indices and innate immunity of grey mullet (Mugil cephalus) for 60 days. In this experiment, 120 grey mullets (with average weight of 12.01±1.04 g) were divided into four treatments and three replicates (n=10 in each replicate) in a completely randomized design and fed with diets containing 0, 5, 10 and 15 g chitosan /kg food, respectively. The present results showed that diets containing 10 and 15 g chitosan/ kg food had a significant difference in growth and feed indices compared with control and the diet containing 5 g/kg chitosan (P<0.05). The highest final weight, condition factor,weight gain, protein efficiency ratio and red blood cellwere observed in the diet containing 10 g/kg chitosan which had a significant difference compared with other treatments (P<0.05). The highest heamoglobulin, white blood cell, Mean Corpuscular Volume, Mean Corpuscular Hemoglobin Concentration, total protein, globulin and lysozyme activity were observed in treatments containing 10 and 15 g/kg chitosan, which showed a significant difference compared with other treatments (P<0.05). Finally, the present results suggests that diets containing 10 and 15 g/kg dietary chitosan can improve growth, hematology and blood biochemical indices and innate immunity responses of grey mullet.تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر مکمل غذایی کیتوزان بر شاخصهای رشد، خونشناسی و بیوشیمیایی سرم خون و ایمنی ذاتی ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus) به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 120 قطعه ماهی کفال خاکستری با میانگین وزنی 04/1±01/12 گرم در یک طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند و بهترتیب با رژیمهای غذایی حاوی صفر، پنج، 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که رژیمهای حاوی 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا، تفاوت معنیداری در شاخصهای رشد و تغذیه در مقایسه با تیمار شاهد و تیمار حاوی پنج گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا نشان دادند (05/0>P). بالاترین وزن نهایی، شاخص وضعیت، نسبت کارایی پروتئین، افزایش وزن بهدست آمده و تعداد گلبولهای قرمز در تیمار حاوی 10 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شدکه با بقیه تیمارها دارای تفاوت معنیدار بود (05/0>P). بیشترین هموگلوبین، تعداد گلبولهای سفید، هموگلوبین متوسط گلبولهای قرمز خون، حجم متوسط هموگلوبین گلبولهای قرمز خون، پروتئین تام، گلوبین و فعالیت لیزوزیم در تیمارهای حاوی 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شد که با بقیه تیمارها تفاوت معنیداری را نشان دادند (05/0>P). در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق، افزودن 10 و 15 گرم مکمل غذایی کیتوزان بر کیلوگرم جیره غذایی ماهی کفال خاکستری بهمنظور بهبود شاخص-های رشد، خونشناسی، پاسخهای بیوشیمیایی خون و ایمنی ذاتی در این ماهی پیشنهاد میشود.https://vj.areeo.ac.ir/article_109873_4bbd4a56dfb4dad4761639a543afd0a6.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Effect of Oral Administration of Chitosan Supplement on Growth and Blood Parameters in Indian Mackerelتاثیر تجویز خوراکی مکمل کیتوزان بر رشد و برخی از فراسنجههای خونی طلال هندی (Rastrelliger kanagurta)20421110987410.22092/vj.2017.109874FAپریا اکبریگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی
و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانپروین اولیاییگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی
و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20160815This experiment was conducted to evaluate the effect of different levels of dietary chitosan on the growth performances, feed indices and blood indices of Indian mackerel (Rastrelliger kanagurta) for 60 days. In this experiment, 120 Indian mackerel (with average weight of 7.16 ± 1.01g) were divided into four treatments and three replicates (n=10 in each replicate) in a completely randomized design and fed with diets containing 0, 5, 10 and 15 g chitosan /kg food respectively. The present results showed that diets containing chitosan showed a significant increase in final weight (FW),weight gain (WG), protein efficiency rate (PER) and condition factor (CF) FW, WG, PER and CF and a significant decrease in food conversion ratio (FCR) compared with control (P<0.05). The highest FW, PER, CF, and WG were observed in the diet containing 15 g /kg chitosan which showed a significant difference compared with control (P<0.05). MCV and MCH in the treatment containing 15 g /kg chitosan showed a significant decrease compared with those in other treatments. The highest WBC, RBC and hemoglobin were observed in treatments containing 10 and 15 g /kg chitosan. Finally, the present results suggested that diets containing 15 g /kg dietary chitosan could improve growth and hematological indices of Indian mackerel.تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر سطوح غذایی کیتوزان بر شاخصهای رشد، تغذیه و شاخصهای خونی ماهی طلال (Rastrelliger kanagurta) به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 120 قطعه ماهی طلال با میانگین وزنی 01/1±16/7 گرم در یک طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند و بهترتیب با رژیمهای غذایی حاوی صفر، پنج، 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که رژیمهای حاوی کیتوزان، افزایش معنیداری در وزن نهایی، افزایش وزن بدن، نسبت کارایی پروتئین و شاخص وضعیت و کاهش معنیداری در ضریب تبدیل غذایی در مقایسه با تیمار شاهد نشان دادند (05/0>P). بالاترین وزن نهایی، شاخص وضعیت، نسبت کارایی پروتئین و افزایش وزن بهدست آمده در تیمار حاوی 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شد که با بقیه تیمارها دارای تفاوت معنیدار بود (05/0>P). حجم متوسط گلبول قرمز خون و هموگلوبین متوسط گلبولهای قرمز خون در تیمار حاوی 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا کاهش معنیداری را در مقایسه با سایر تیمارها نشان داد (05/0>P) و بیشترین هماتوکریت، تعداد گلبولهای سفید، گلبولهای قرمز خون و میزان هموگلوبین در تیمارهای حاوی 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق، افزودن 15 گرم مکمل غذایی کیتوزان بر کیلوگرم جیره غذایی ماهی طلال بهمنظور بهبود شاخص های رشد و هماتولوژی در این ماهی پیشنهاد می شود.https://vj.areeo.ac.ir/article_109874_d0f1ee4f91bd1816ebe3a55bb9b559e6.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Evaluation of Relationship between Fatty acids and Heavy Metals Accumulation (Cd, Pb, Hg, Cu) in Fillet, Liver and Skin Tissues of Stellet Sturgeon (Acipenser stellatus) in Southwest and Southeast of Caspian Seaارزیابی ارتباط بین اسیدهای چرب و تجمع فلزات سنگین (کادمیوم، سرب، جیوه و مس) در بافت عضله، کبد و پوست ماهی اوزون برون (Acipenser stellatus) در سواحل جنوب غربی و شرقی دریای مازندران21222410987610.22092/vj.2017.109876FAمسعود هدایتی فرددانشیار گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائم شهر، ایرانمریم خاورپوراستادیار گروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، واحد آیت الله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایرانندا ارومیدانشآموخته کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی و صنایع غذایی، واحد آیت الله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، ، آمل، ایرانJournal Article20160511Study of acute accumulation of heavy metals (Cd, Pb, Hg and Cu) in tissues of fillet, liver and skin of stellate sturgeons was done in Southwest (SW) and Southeast (SE) coasts (Mazandaran and Golestan provinces) of Caspian Sea. In this study the relationship between tissues heavy metals accumulation and fatty acids were investigated, in such valuable and popular sturgeon species. The results showed that all measured heavy metals were in standard range and there was no difference between the two area (p<0.05), but heavy metals concentration in fish liver was more than that in fillet and skin (p<0.05). The Cd in the fish liver was higher than the acceptable range in both SE and SW coasts (0.22 and 0.26 µg/g, respectively) (p<0.05). Hg amounts were higher in the stellate surgeon skin than in other organs in both SE and SW coasts, (0.11 and 0.42 µg/g, respectively). Also, in SW coast samples, the heavy metals accumulation was higher than in SE. The pattern of heavy metals accumulation in the fish fillet was different from liver and skin. On the other hand, total unsaturated fatty acids (UFA) were 89.12 and 80.84 g/100g in samples of SW and SE coasts, respectively (p<0.05). Total omega-3 was 18.45 and 13.42 g/100g, respectively (p<0.05) in the same samples. In addition, there was a specified relationship in different organs between fish fatty acids and amounts of heavy metals. This relationship was a positive correlation in tissues of liver (R2 = 0.824), skin (R2 = 0.818) and fillet (R2 = 0.627) of the sturgeon fish. On the contrary, the heavy metals decreased according to increase in omega-3 fatty acids in sturgeon fillet (R2 = 0.021) . The results also indicated that stellate sturgeon had relative safety and non-hyper contamination by heavy metals.در این مطالعه حضور حاد فلزات سنگین کادمیوم، سرب، جیوه و مس در بافتهای عضله، کبد و پوست ماهیان اوزونبرون در سواحل جنوب شرقی و غربی دریای مازندران (استانهای مازندران وگلستان) بررسی شد. در این پژوهش به بررسی ارتباط تجمع فلزات سنگین و چربی و اسیدهای چرب بافتهای این گونهی بسیار با ارزش و پرطرفدار از ماهیان خاویاری پرداختهشده است. نتایج نشان داد که در عضلهی ماهی، تمام این فلزات سنگین در محدودهی مجاز مصرف قرار دارند و بین فیلهی دو ناحیه اختلافی وجود ندارد (05/0 > p)؛ لیکن غلظت عناصر سنگین در کبد بیشتر از پوست و عضله میباشد (05/0 > p). در هردو ساحل جنوب شرقی و غربی در بافت کبد ماهی اوزونبرون مقادیر کادمیوم (22/0 و 26/0 میکروگرم بر گرم) بالاتر از محدودهی مجاز ارزیابی شدند. مقادیر جیوه در پوست هردو ساحل جنوب شرقی و غربی بالاتر از سایر اندامها بود، بهطوریکه در پوست ماهی اوزونبرون به ترتیب 11/0 تا 42/0 میکروگرم بر گرم بود. همچنین تجمع فلزات سنگین در نمونههای صیدشده از سواحل جنوب غربی (مازندران) بیشتر از سواحل جنوب شرقی (گلستان) بودهاست. الگوی تجمع فلزات سنگین در عضلهی ماهی با اندامهای کبد و پوست متفاوت بود. از سوی دیگر، مجموع اسیدهای چرب غیراشباع (UFA) در بافت اوزونبرون در سواحل جنوب غرب و شرق به ترتیب 12/89 و 84/80 گرم بر 100 گرم بود(05/0 > p). مجموع اسیدهای چرب سری امگا-3 در سواحل مذکور به ترتیب 45/18 و 42/13 گرم بر 100 گرم بود (05/0 > p). همچنین بین میزان عناصر سنگین و میزان اسیدهای چرب غیراشباع در اندامهای مختلف ماهیان خاویاری همبستگی وجود داشت. این ارتباط در بافتهای کبد (۸۲۴/۰ = R2)، پوست (۸۱۸/۰ = R2) و عضله (0.627 = R2) ماهیان خاویاری همبستگی مثبتی داشت؛ برعکس با افزایش اسیدهای چرب امگا-3 در فیله، تجمع فلزات سنگین کاهش یافت (0.021 = R2). نتایج بهدست آمده همچنین بیانگر سالم بودن نسبی ماهیان اوزون برون و عدم آلودگی شدید این ماهیان به عناصر سنگین میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109876_10811601b5358653a8ce37bb064fb032.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Study effect of ascorbic acid on Streptococcus iniae and Lactococcus garvieae isolated from reared Oncorhynchus mykiss in invitro conditionمطالعه اثر آسکوربیک اسید بر باکتریهای استرپتوکوکوس اینیایی و لاکتوکوکوس گارویه جداشده از ماهیان قزل آلای رنگینکمان پرورشی در شرایط آزمایشگاهی22523110987810.22092/vj.2017.109878FAمعصومه محمودیکارشناسی ارشد بهداشت آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانامین نعمت الهیبهداشت آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانحمداله مشتاقیبهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمجتبی بنیادیانبهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانJournal Article20160918Developing safe methods to maintain quality of harvested fish during storage and inhibiting growth of pathogens is crucial. On the other hand, using chemical preservatives to control the pathogens is a great health concern for us. Therefore, it is desirable to use natural preservatives with antibacterial properties for keeping health the harvested aquatic products. This study was conducted to evaluate effect of separate and synchronized activities of acid ascorbic so their improving anti-bacterial effect by pH alternations on Streptococcus iniae and Lactococcus garviae isolated from reared rainbow trout of province. We assessed the antibacterial effects of different concentrations of ascorbic acid (0, 19.53, 39.06, 78.13, 156.25, 312.5, 625, 1250, 2500, 5000 µg/mL), separately and simultaneously, in vitro on growing Streptococcus iniae and Lactococcus garviae under different pH 5.5, 6 and 7 by microdilution and spectrophotometrically methods. In microdilution assessment method, the most effect of growth inhibitory on the both of bacteria by ascorbic acid was observed in concentration 2500 µg/L under pH 5.5 and 6; nevertheless less inhibitory was observed in pH 7 by more concentration of the ascorbic acid, as MIC 5000 µg/mL. Considering the mentioned results, decreasing pH from 7 to 6 and 5.5 could increase inhibitory effect of ascorbic acid on both growing Streptococcus iniae and Lactococcus garviae activities.دستیابی به روشهای حفظ کیفیت ماهی در هنگام نگهداری و جلوگیری از بروز عوامل بیماریزا در محصول مورد مصرف بسیار ضروری است. با توجه به اثرات سوء نگهدارندههای شیمیایی بر سلامت انسان، جایگزینی مواد طبیعی با خاصیت ضد باکتریایی برای حفظ کیفیت ماهیان پس از برداشت بسیار مطلوب میباشد. مطالعه اخیر بهمنظور استفاده از آسکوربیک اسید و ارتقای خاصیت ضد باکتری آن تحت شرایط گوناگون pH محیطی بر روی استرپتوکوکوس اینیایی و لاکتوکوکوس گارویه جداشده از ماهیان قزلآلای رنگینکمان پرورشی انجام شد. فعالیت ضدباکتریایی غلظتهای مختلف آسکوربیک اسید (0، 53/19، 06/39، 13/78، 25/156، 5/312، 625،1250، 2500 و 5000 میکروگرم بر میلیلیتر) تحت سه اسیدیته 5/5، 6 و 7 و در دمای 30 درجه سانتیگراد با استفاده از روشهای میکرودایلوشن و قرائت جذب نوری انجام شد. آزمایشها در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل و در سه تکرار انجام گرفت. میانگین آنها به روش تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از نرمافزار Sigmastat انجام شد. بیشترین اثر مهاری رشد (MIC) در غلظت 2500 میکروگرم بر میلیلیتر در pH 5/5 و 6 علیه هر دو باکتری به دست آمد. کمترین میزان جذب نوری نیز در غلظت 2500 میکروگرم بر میلیلیتر آسکوربیک اسید در اسیدیته های 5/5 و 6 علیه هر دو باکتری در مقایسه با غلظتهای کمتر آن بود. درحالیکه در اسیدیته 7 با توجه با بالا بودن میزان MIC (5000میکروگرم بر میلیلیتر) کمتر تاثیر گذار بود. کمترین میزان جذب نوری نیز در غلظت 2500 آسکوربیک اسید در اسیدیته های 5/5 و 6 علیه هر دو باکتری در مقایسه با غلظتهای کمتر آن بود. در اسیدیته معادل 7 نیز در غلظت 5000 میکروگرم بر میلیلیتر آسکوربیک اسید، جذب نوری در مقایسه با سایر غلظتهای کمتر آن علیه هر دو باکتری بهطور معنیداری کمتر بود (05/0 > p) که نشان از اثر مهار رشد داشت. نتایج نشان داد که کاهش اسیدیته از 7 به 6 و 5/5 سبب افزایش اثر مهاری آسکوربیک اسید در غلظت 2500 میکروگرم بر میلیلیتر علیه هر دو باکتری شد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109878_7742c63078fd23ac0bdcb3ed85a1eb07.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Study of Pediococcus pentosaceus effect on histomorphometrical structure of intestine in juvenile rainbow trout (Oncorhynchus mykiss Walbaum , 1792)مطالعه اثر پدیوکوکوس پنتوساسئوس (Pediococcus pentosaceus) بر ساختار هیستومورفومتری روده بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss Walbaum, 1792)23224510987910.22092/vj.2017.109879FAجواد صادقی نژادگروه علوم پایه دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانسید جواد ابولقاسمیگروه شیلات، واحد تالش، دانشگاه آزاد اسلامی، تالش، ایرانعلیرضا شناور ماسولهموسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، رشت ، ایران.نرگس زادسردانش آموخته دوره دکترای حرفه ای دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20160825In recent decades, many studies have been conducted evaluating the effects of probiotics in fish. Its positive effects on growth performance and the health of fish have been reported. Rainbow trout is one of the aquaculture species which is important in economic aspect. Juvenile rainbow trout were used in one control group (without bacteria in food) and three treatment groups with108 CFU/g Pediococcus pentosaceus in different doses of 200,300,400 g/ 1000 kg food were used in this study. After eight weeks, tissue samples from different parts of the intestine have been taken and then fixed in 10 % formalin. Then, tissue passages were stained with hematoxylin-eosin, and Masson’s trichrome. The results showed that histometrical values like height and width of the villi in anterior and middle intestine of treatment groups especially in 400 g bacteria / 1000 kg food was significantly (p<0.05) increased in comparison with that of control group. It seems that Pediococcus pentosaceus caused positive effects on proliferation and growth of the intestine tissue which lead to increase of absorption surface area and growth of the juvenile rainbow trout.در دهه اخیر مطالعات زیادی در رابطه با ارزیابی اثرات پروبیوتیکها در ماهیان صورت گرفته است و اثرات مثبت آن بر روی پارامترهای رشد و سلامت ماهیان گزارش شده است. قزلآلای رنگین کمان از گونههای پرورشی محسوب میشود که از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت میباشد. در این مطالعه بچهماهی قزلآلای رنگینکمان در یک گروه کنترل (بدون باکتری در غذا) و سه گروه تیمار با پودر باکتری پدیوکوکوس پنتوساسئوس با شمارش 108 باکتری (CFU) به میزان 200 ، 300 و 400 گرم باکتری به ازای هر تن غذا استفاده شد. پس از گذشت 8 هفته از دوره آزمایش، نمونههای بافتی روده از قسمتهای مختلف برداشت و در فرمالین 10 درصد ثابتسازی شد. پس از آمادهسازی بافتی، رنگآمیزی مقاطع به کمک هماتوکسیلین-ائوزین و تری کروم ماسون صورت گرفت. نتایج نشان داد که پارامترهای هیستومتری نظیر ارتفاع و عرض پرز در روده قدامی و میانی گروههای تیمار خصوصا گروه 400 گرم باکتری به ازای هر تن غذا نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری (05/0>p) داشته است. لذا بنظر میرسد پروبیوتیک پدیوکوکوس پنتوساسئوس میتواند تاثیرات مثبت روی رشد و تکثیر بافت روده داشته و منجربه افزایش سطح جذب و رشد بچه ماهیان قزل آلا گردد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109879_404f2c6157cc10699d68155019f6f121.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Study of chromatophore cells histological changes in skin of Yellowfin Seabream (Acanthopagrus latus) after exposure to Aeromonas hydrophilaمطالعه تغییرات بافتی سلول های رنگدانهای (کروماتوفور) در پوست ماهی شانک زرد باله (Acanthopagrus latus) پس از مواجهه با باکتری آئروموناس هیدروفیلا (Aeromonas. hydrophila)24625110988010.22092/vj.2017.109880FAفاطمه آزاد بختدانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه زیست دریاسلماز شیرعلیدانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه زیست دریامحمد تقی رونقدانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه زیست دریااسحاق زمانیدانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه زیست دریاJournal Article20160915The aim of this study was to investigat the histological changes of chromatophore cells in Yellowfin Seabream Acanthopagrus latus, after exposure to the Aeromonas hydrophila. In this regard, seventy fish were divided into three groups, one group didn't affect by bacteria and therefore was considered as control group. Other two groups were exposed to 103 and 106 concentration in immersion way. Fishes were kept under experimental condition for 21 days. Tissue samples were taken from skin at the 0, 3, 7, 14 and 21 days of experiment. The samples were fixed in 10% neutral buffered formalin. Tissue sections stained with hematoxylin and eosin. According to the results, histometrical studies in both groups (103, 106) compared to control group showed that thickness of chromatophore cells layer was decreased significantly (p<0.05). The result showed that tissue structure and size of chromatophore cells which are important cells of fish skin are able to change with the infection caused by the bacterium.هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بافتی سلولهای رنگدانهای ماهی شانک زرد باله، پس از مواجهه با باکتری آئروموناس هیدروفیلا بود. به این منظور 70 ماهی در قالب سه گروه تقسیمبندی شد. یک گروه به عنوان شاهد بدون مواجه شدن با باکتری و دو گروه به عنوان تیمار برای مواجه شدن با دو دوز 103 و 106 از باکتری به روش غوطهورسازی تقسیم شدند. ماهیان مواجه شده با باکتری به مدت 21 روز در شرایط آزمایشگاه نگهداری شدند. نمونهبرداری از بافت پوست در روزهای صفر، سه، هفت، چهارده و بیست و یک انجام گرفت. بلافاصله نمونههای بافتی اخذ شده برای تثبیت شدن در فرمالین 10 درصد قرار داده شدند. برشهای بافتی با هماتوکسیلین- ائورین رنگآمیزی شدند. بر طبق نتایج حاصل از مطالعات هیستومتریک، ضخامت سلولهای کروماتوفور در هر دو گروه (103، 106) در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری کاهش می یابد (05/0 > p). نتایج حاضر نشان داد که ساختار بافتی و اندازه سلولهای رنگدانهای، که از مهمترین سلولهای موجود در پوست ماهی هستند، میتوانند با عفونت ناشی از باکتری تغییر یابند.https://vj.areeo.ac.ir/article_109880_65a94aaa392f2db7d7b2faf1c9e4f447.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Comparative effect of edible film and coating chitosan on quality properties of Spangled emperor Lethrinus nebulosus stored in refrigeratorتاثیر مقایسهای لفاف و پوشش خوراکی کیتوزان بر خواص کیفی ماهی شعری معمولی Lethrinus nebulosus طی نگهداری دریخچال25226310989010.22092/vj.2017.109890FAمژگان کریمی رضاآباددانشجوی کارشناسی ارشد رشته شیلات گرایش فرآوری محصولات شیلاتی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرآیناز خدانظریاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرسیدمهدی حسینیاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرJournal Article20161124According to the importance of fish in the diet and the fact of being quickly spoilable, the necessity of using the new methods of packing is increasing. Interest in biodegradable coatings and films has been intensified in recent years. Chitosan is biopolymers with preservative effects and film forming ability to form antimicrobial and antioxidant coatings and films. This study, effect of film and coating prepared with chitosan solution on shelf-life Lethrinus nebulosus fillet stored in refrigerator during 12 days examined. The results was showed that total bacteria and pscychrophil counts with film (11.37 log10 cfu/g and 6.66 log10 cfu/grespectively) and coating (8.72log10 cfu/g and 6.67 log10 cfu/g respectively) significantly decreased in comparison with control sample (13.24 log10 cfu/g and 8.70 log10 cfu/g respectively) in the end of 12 days (P<0.05). TBA and FFA contents of coating and film samples significantly were lower than control samples in the end of 12 days. TVBN, pH and TMA were shown significantly different between treatment samples with control (P<0.05).Sensory evaluations showed that refrigerated coated and film-wrapped samples had more durability (3 days) than control.Generally, chitosan as edible coating and film would enhance shelf life of Spangled emperorfillet during refrigerated storage.با توجه به اهمیت مصرف ماهی در برنامه غذایی و مسئله فسادپذیری سریع آن، نیاز به استفاده از روشهای بستهبندی نوین رو به افزایش است. استفاده از پوششها و فیلمهای خوراکی زیست-کافت از روشهایی میباشد که طی سالیان اخیر مورد توجه فراوان قرار گرفته است. قابلیت تشکیل لفاف و خواص حفاظتی کیتوزان موجب شده که به عنوان پوششها و لفاف های ضدمیکروبی و آنتیاکسیدانی مورد استفاده قرار بگیرند.در این بررسی، تاثیر لفاف و پوشش تهیه شده از محلول کیتوزان بر ماندگاری فیله شهری معمولی نگهداری شده در یخچال به مدت 12 روز مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بار باکتریایی کل و سرمادوست با دو روش لفافپیچی (به ترتیب cfu/g ۷ log10 ۳7/11 و cfu/g ۷ log10 ۶۶/۶ ) و پوششدهی (به ترتیب cfu/g ۷ log10 ۷۲/۸ و cfu/g ۷ log10 ۶۷/۶) نسبت به نمونه شاهد(به ترتیب cfu/g ۷ log10 ۲۴/۱۳ و cfu/g ۷ log10 ۷۰/۸ ) بطور معنیدار در روز 12 کاهش یافتند (05/0 >p). میزان شاخصهای تیوباربیتوریک اسید و اسیدهای چرب آزاد در نمونههای پوششدهی شده و نمونههای دارای لفاف در انتهای دوره 12 روزه نگهداری بطور معنیدار کمتر از نمونههای شاهد شد.TVBN، pH و TMA نیز در این دوره اختلاف معنیدار بین نمونههای تیمار شده با شاهد مشاهده شد (05/0 >p). ارزیابی حسی نشان داد که فیلههای لفاف پیچ و پوشش دار در یخچال در مقایسه با شاهد ماندگاری (3روز) بیشتر داشت. بطور کلی،اعمال کیتوزان به عنوان پوشش و فیلم خوراکی منجر به افزایش عمر ماندگاری فیله ماهی شهری معمولی در شرایط یخچال شد.https://vj.areeo.ac.ir/article_109890_f755b32d63d84c84c5309b359fd8d20d.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Survey of intensity and age of feed restriction on performance and gut morphology in broiler chickensبررسی شدت و سن شروع اعمال محدودیت غذایی بر عملکرد و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی26427310990310.22092/vj.2017.109903FAقاسم جلیلونداستادیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایراناسماعیل آغیلدانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت پرورش و تولید طیور، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل ،ایرانآیدین عزیزپوراستادیار بیماریهای طیور، دانشکده کشاورزی مشگین شهر، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-2834-2200رامین حبیبیدانشجوی دکتری تغذیه دام، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابلJournal Article20170115This study was conducted to evaluate the effects of primary feed restriction with different intensity and time on performance and gut morphology in broiler chicks. For this purpose, a total of 350 Ross 308 broiler chicks divided into 7 treatments with 5 replicates of 10 birds per pen. Experimental treatments were included control treatment (no feed restriction), quantitative feed intensities in 3 levels (20, 40 and 60% from feed intake) and 2 ages of onset feed restriction (7 and 10 days of age) in 5 days duration. Weight gain in birds with limited nutrition not had significant difference (P>0.05) than control group in all period (1 to 49 days). However, feed intake and feed conversion ratio in chicks with feed restriction significantly decreased (P<0.01) compared to control treatment. With using feed restriction relative weight of abdominal fat significantly decreased (P<0.01) in 49 days of age. However experimental treatments not influence (P>0.05) on relative weight of hot carcass, breast and thigh muscles. Feed restriction treatments among not affect on gut morphology in 28 days of age. In general, the results of this study showed that apply of quantitative feed restriction in starter period could be keep bird performance without any harmful effect.این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات شدت و زمان شروع اعمال محدودیت غذایی اولیه بر عملکرد و مورفولوژی رودهی باریک جوجههای گوشتی انجام گرفت. بدین منظور، 350 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزهی سویه راس 308 به 7 تیمار با 5 تکرار 10 قطعهای تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون محدودیت غذایی) و تیمارهایی با 3 شدت محدودیت غذایی کمی (20، 40 و 60 درصد از خوراک مصرفی) و 2 سن شروع محدودیت غذایی (7 و 10 روزگی) به مدت 5 روز بود. افزایش وزن بدن جوجههای با تغذیه محدود در کل دوره آزمایشی (1 تا 49 روزگی) نسبت به تیمار شاهد معنیدار نبود. اگرچه، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی در جوجههای با تغذیه محدود نسبت به تیمار شاهد بطور معنیداری کاهش یافته بود (01/0 > p). در سن 49 روزگی استفاده از محدودیت غذایی باعث کاهش معنیدار (01/0 > p) وزن نسبی چربی محوطه بطنی در جوجههای با تغذیه محدود نسبت به گروه شاهد شده بود، اگرچه وزن نسبی لاشه گرم، عضله سینه و ران تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفته بود. اعمال محدودیت غذایی بین تیمارها تاثیر معنیداری بر مورفولوژی روده باریک در سن 28 روزگی نداشت. نتایج این مطالعه بطور کلی نشان داد که اعمال محدودیت غذایی کمی در دوره آغازین می تواند عملکرد پرنده را بدون هیچ گونه اثر مضری، حفظ نماید.https://vj.areeo.ac.ir/article_109903_2fb708cc0de8259e87d35e1c90b41478.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730320170923Evaluation of Balb/c mice estrous cycle stagesارزیابی مراحل چرخه فحلی در موشهای Balbc27427911169610.22092/vj.2017.111696FAنوید داداش پور دواچیبخش تحقیق، پرورش و تولید حیوانات آزمایشگاهی، موسسه واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.0000-0001-9478-9775روزبه فلاحیبخش تحقیق، پرورش و تولید حیوانات آزمایشگاهی، موسسه واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.علیرضا یوسفیبخش تحقیق، پرورش و تولید حیوانات آزمایشگاهی، موسسه واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.محمد علی منصوریبخش تحقیق، پرورش و تولید حیوانات آزمایشگاهی، موسسه واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.Journal Article20160620Reproductive cycle in rodents is known as estrous cycle. In rodents, the duration of the estrous cycle is shorter than other mammals. The shortened estrous cycle made rodents as a suitable animal model to evaluate the impact of drug treatment, nutritional effect, and stress on reproductive cycle. In bread mouse like BALB/c showed significant decrease in case of reproductive efficiency. The aim of the present study was to find simple and reliable method for detection of different stages of estrous cycle in rodents, especially in mice. One of the proposed methods in estrous cycle monitoring would be the conventional vaginal sampling. In the present study, this method has been modified. To conduct the study we use 10 mice. Mice had ad libitum accessed to water and food. The light cycle was 12:12 (L/D). All the samples were collected between 9-11 A.M. Sampling was performed using 100 µL sampler and physiological slain solution. Results of the present study revealed that a combination of three different cell types were detectable during Pro-estrous (nuclear epithelial cells, cornified epithelial cells), Estrous (cornified epithelial cells), Met-estrous (cornified epithelial cells, and leucocytes), and Di-estrous (leucocytes).در جوندگان چرخه تولید مثل با نام چرخه فحلی شناخته میشود. این چرخه برخلاف سایر پستانداران اهلی، در جوندگان بسیار کوتاه مدت است. طول کوتاه چرخه فحلی این حیوانات را به مدلی مناسب برای مطالعات دستگاه تولید مثل، ارزیابی تاثیر عوامل بیرونی از جمله داروها، و تنشهای تغذیهای تبدیل نموده است. باتوجه به اهمیت شناخت دقیق ویژگیهای چرخه تولید مثل در موشها به ویژه در سویههای همخون از جمله Balb/c که در قیاس با سویههای غیرهمخون نرخ تولید نتاج پایینتری را نشان میدهند، هدف از طراحی مطالعه پیش رو ارایه روشی ساده و قابل اطمینان به منظور ارزیابی وضعیت چرخه تولید مثل این حیوانات میباشد. در موش و رت شناسایی مراحل مختلف چرخه فحلی بر اساس نسبت انواع مختلف سلولهای مشاهده شده در تراوشات واژن صورت میگیرد. به منظور اجرای آزمایش 5 سر موش Balb/c و 5 سر موش NMRI مورد ارزیابی روزانه قرار گرفتند. مدت نمونه گیری 20 روز در نظر گرفته شد. در طول دوره آزمایش موشها به صورت نامحدود به آب و غذا دسترسی داشتند. چرخه نوری 12 ساعت روشنایی 12 ساعت تاریکی در طول دروه آزمایش رعایت میشد. نمونهها در بین ساعت 9 الی 11 صبح با استفاده از سرم فیزیولوژی جمعآوری و پس از تثبیت شدن با استفاده از رنگ کریستال ویولت، رنگ آمیزی و با استفاده از میکروسکوپ مورد ارزیابی قرار میگرفتند. دادههای حاصل از این مطالعه نشان داد که انواع سلولها و نسبت آنها در طول 4 مرحله چرخه فحلی به ترتیب شامل: 1) مرحله پرواستروس با 2 نوع سلول شامل سلول شاخی و سلول اپیتلیال میشود، 2) مرحله استروس با یک نوع سلول که شامل سلولهای شاخی میباشند قابل شناسایی است، 3) مرحله مت-استروس با 2 جمعیت سلولی شامل سلول شاخی و لوکوسیت قابل شناسایی است، 4) دی-استروس با یک جمعیت سلولی مشتمل از سلولهای لوکوسیت قابل شناسایی میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_111696_ffb57e94de7cf2678ffef8c4d913b647.pdf